دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi

متن مرتبط با «داستان ورقه بن نوفل» در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi نوشته شده است

بررسی شخصیت ربیع‏ بن ‏خثیم / خواجه ربیع

  • فضای غبارآلود و ضعف تحلیل سیاسی در دوران حکومت پنج ساله امیرالمومنین(ع)من به برادران عزیز دفاتر نمایندگی [ولی فقیه در سپاه] و بخصوص بخش عقیدتی، سیاسی عرض می‌کنم که تحلیل سیاسی به شکل صحیح و پروراننده‌ی ذهن، چیز بسیار مهمی است؛ ذهن باید پرورانده بشود.دوران دشوار هر انقلابی، آن دورانی است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیر المؤمنین از این می‌‌نالد: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه». در دوران پیامبر، این‌‌طوری نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنی بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانی بودند که یکی‌‌یکی مهاجرین از این‌‌ها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانی کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبهه‌‌یی نبود. یهود بودند؛ توطئه‌‌گرانی که همۀ اهل مدینه از مهاجر و انصار با توطئه‌‌های آن‌‌ها آشنا بودند. جنگ بنی قریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده‌‌ی کثیری آدم را سر بریدند؛ خم به ابروی کسی نیامد و هیچ‌‌کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه‌‌ی روشنی بود؛ غباری در صحنه نبود. این‌‌طور جایی، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیر المؤمنین، چه کسانی در مقابل علی (ع) قرار گرفتند؟ خیال می‌‌کنید شوخی است؟ خیال می‌‌کنید آسان بود که «عبد الله بن مسعود»، صحابی به این بزرگی بنا به نقل عده‌‌یی جزو پابندهای به ولایت امیر المؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیع بن خثیم» و آن‌‌هایی که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبد الله بن مسعود»! اینجاست که قضیه سخت است. وقتی غبار غلیظتر می‌‌گردد، می‌‌شود, ...ادامه مطلب

  • نهج البلاغه خطبه 222 بندگانی که پیامبر نیستند ولی خداوند با ایشان سخن می گوید

  • بندگانی که پیامبر نیستند؛ ولی خداوند با ایشان سخن می گوید امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند: «خداى تعالی پيوسته در هر قطعه ‏اى از زمان پس از قطعه ديگر و در روزگارهاى خالى از پيامبران، بندگانى دارد كه در فكرشان با آنان حرف می زند و در ذات عقل هایشان با آنان سخن می گوید. آنها کسانی هستند که به نور بيدارى، ديده ‏ها و گوش ها و دل هایشان نورانی و روشن شده، مردم را به ياد ايام اللّه مى‏ اندازند و از جایگاه و عظمت خدا بيم مى‏ دهند». نهج البلاغه خطبه 222 بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عمر بن عبدالعزیز: صالح یا فاسق - مهدی صادقی شهمیرزادی

  • عمر بن عبدالعزیز: صالح یا فاسق؟قاضی نورالله در وصف عمر بن عبدالعزیز از عبارت «صالح بنی امیه» استفاده می‌کند. به همین مناسبت یادداشتی از آقای مهدی صادقی شهمیرزادی به دست تحریریۀ کانال رسید که در ادامه آمده است.✍️مهدی صادقی شهمیرزادیعمدتاً در مورد عمر بن‌ عبدالعزیز از لفظ «صالح» یا «نجیب» استفاده می‌شود. در حالی که دودمان بنی امیه در آیۀ قرآن، ادعیه و روایات مورد لعن و نفرین قرار گرفتند و اساسا فرد صالحی در میان حاکمان بنی‌ امیه وجود ندارد. عمر بن عبدالعزیز هم از این نفرین مستثنی نخواهد بود. مطابق تفاسیر فریقین مراد از شجرۀ ملعونه در آیۀ «و ما جعلنا الرؤیا التی اریناک الا فتنةً للناس و الشجرة الملعونه فی‌ القرآن و نخوفهم فما یزید الا طغیاناً کبیراً» بنی‌امیه هستند که خلافت را از اهل بیت(ع) غصب نمودند. (در این زمینه ذیل آیه به تفاسیر اهل سنت مانند روح‌ المعانی آلوسی، تفسیر کبیر فخررازی، تفسیر القرآن سمعانی مراجعه بفرمایید). مرحوم مجلسی در بحار روایتی را نقل می‌کند که در آن امام علی‌ بن الحسین(ع) فسق عمر بن عبد‌العزیز را تایید نمود. خلاصه روایت آن است که عبدالله بن عطاء نقل می‌کند با امام زین‌ العابدین(ع) در مسجد بودم که عمر بن عبدالعزیز وارد شد. عبایی فاخر و نقره‌کوب به دوش داشت. آن حضرت رو به من کرده فرمود: «أتری هذالمترف؟» این اسراف‌کار را می‌بینی؟ او روزی زمام امور را به دست خواهد گرفت. پرسیدم این فاسق خلیفه می‌شود؟ فرمود: آری؛ و هنگامی که خلیفه می‌شود اهل آسمان لعنش می‌کنند و زمینیان برای او طلب آمرزش می‌کنند.» مگر کسی که اهل آسمان (ملائکه مقرب خداوند) او را لعن کنند، صالح و نجیب می‌شود؟! مؤید این لعن سماوی هم زیارت عاشورا است که در آن می‌خوانیم «اللهم العن بنی‌ أمیة قاطبة»., ...ادامه مطلب

  • نظر آنتون بارا نویسنده مسیحی لبنانی درباره نهج البلاغه

  • نظر آنتون بارا، نویسنده مسیحی لبنانی دربارۀ نهج البلاغهمن ضمن مطالعۀ دیگر منابع دربارۀ شخصیت امام علی و دیگر کتاب‌های تاریخی دربارۀ زندگی و زمانۀ ایشان، کتاب عظیم و برجستۀ «نهج البلاغه» را بیش از 25 بار مطالعه کردم و هر بار نکات جدیدی دربارۀ آن یافتم. به نظرم این کتاب، فلسفی‌ترین کتاب عالم است.منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اجتناب از موضع تهمت قرار گرفتن - شرح ابن میثم

  • زیر درخت گلابی، گلابی نخور! یکی از مردان نیک خدا نقل می‌کرد که در مسیری به باغی رسیدم که درخت گلابی داشت. در زیر این درخت، خواستم گلابی بخورم، به فکر رفتم که اگر کسی مرا در این حالت ببیند، می‌گوید فلانی از میوه مردم می‌خورد، پس از خوردن آن منصرف شدم. امیرالمومنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «کسى که خود را در معرض اتهام و بدگمانى قرار دهد، نباید آنکس را که به او گمان بد برد، سرزنش کند.»ترجمه شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج ۵، ص ۵۶۳ با توجه به مطالب گفته شده، باید در رفتارمان دقت عمل داشته باشیم، تا خدایی نکرده در جایگاه اتهام قرار نگیریم و مصداق آش نخورده و دهن سوخته نشویم. ما هم به عنوان یک مهدی یاور نباید جوری رفتار کنیم که مورد سوء ظن قرار بگیریم؛ زیرا این اتهام می‌تواند در راهی که انتخاب کرده ایم، سنگ اندازی کند. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دعای ربنا سالار عقیلی

  • ​رونمایی از قطعه «ربنا» با اجرای زنده سالار عقیلی سالار عقیلی برای نخستین بار از قطعه زیبای «ربنا» را در میدان امام خمینی (رحمةالله علیه) اصفهان رونمایی کرد.​ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اَنِخِ الرّاوِیَه (روایتی از سیراب کردن لشکر حر بن یزید ریاحی)

  • در تاریخ می‌نویسند: وقتی حضرت در مسیر رفتن به کوفه، از بطن عقبه گذشت، هنگام سحر به منزلی رسید و به جوان های بنی هاشم و اصحاب، دستور دادند که آب زیادی بردارند. اصحاب تعجّب کردند که چرا ایشان می خواهد این مقدار آب ذخیره کند. وقتی که صبح شد، به راه خود ادامه دادند. نزدیکی‌های ظهر بود که حضرت شنید، یکی از اصحاب بلند تکبیر گفت. حضرت سؤال کرد: چه شده است؟ آن فرد گفت: من قبلاً از این مسیر گذشته بودم و می‌دانم که یک دشت بیآب و علف است، امّا الآن دارم یک نخلستان می‌بینم! حضرت به اصحاب گفتند: بروید ببینید آنجا چیست؟ اصحاب وقتی دقّت کردند، گفتند: این سیاهی، نخلستان نیست؛ این گوش اسب‌ها و نیزه‌های لشکری است که دارد به سمت ما می‌آید. آن لشکر، حُرّ و اصحابش بودند.در آنجا کوهی به اسم ذوحصن بود که حضرت فرمود: به سمت این کوه برویم. وقتی لشکر حُرّ به امام حسین(ع) رسید، هم خودشان و هم مرکب‌هایشان، داشتند از تشنگی لَه لَه می‌زدند. حضرت فرمود: آب‌هایی را که گفتم جمع کنید، بیاورید. اصحاب مشک‌ها را آوردند و به آنها دادند. علی بن طحان می‌گوید: من از لشکر حُرّ، عقب مانده بودم و دیر رسیدم. وقتی رسیدم، خودِ امام حسین(ع) آمد، مشک آب را آورد و به من فرمود: «اَنِخِ الرّاوِیَه»؛ شتر را بخوابان. راویه در لغت عراق، به معنی مشک است، امّا در لغت حجاز به معنی شتر است؛ لذا او نفهمید که حضرت چه می‌گوید و خیال کرد «اَنِخِ الرّاوِیَه»؛ یعنی مشک را بخوابان. پیش خودش گفت: مگر مشک را می‌خوابانند؟ حضرت فهمید که او متوجّه فرمایشش نشده است؛ لذا دوباره فرمود: «اَنِخِ الْجَمَل»؛ شترت را بخوابان. او می‌گوید: وقتی می‌خواستم آب بخورم، از شدّت عطش آب از مشک می‌ریخت؛ لذا خودِ حضرت با دست مبارکش به من آب داد و مشک را کج کرد تا م, ...ادامه مطلب

  • تمایزات مبنایى منطق قدیم و جدید (ضیاء موحد)

  • آنچه در پى مى‏ آید ویراسته کنفرانس استاد گرامى جناب آقاى دکتر ضیاء موحد مى ‏باشد که در جمع مدرسان و پژوهشگران و دانشجویان دانشگاه مفید و دیگر مراکز آموزشى - پژوهشى در تاریخ 8/2/76 در دانشگاه مفید ایراد گردیده است. همان‏گونه که در شماره پیش وعده داده بودیم متن کامل این کنفرانس را تقدیم خوانندگان گرامى مى ‏نماییم.از تشریف فرمایى استادان و دانشجویان و طلاب عزیز خیلى متشکرم. بحث تمایزات مبنایى منطق قدیم و جدید; بخصوص در حوزه که منطق ارسطویى را به اسم «منطق قدیم‏» (1) مى‏شناسند و منظورشان از «کلاسیکال لوجیک‏» (2) منطق جدید است، بسیار مسلم مى ‏باشد. «کلاسیک‏» در این جا یعنى «جاافتاده‏»، «کلاسیک‏» دو معنى دارد یکى اثرى مربوط به یونان و روم قدیم و دیگر اثرى جاافتاده. امروز اصطلاح «کلاسیکال لوجیک‏» را اغلب براى منطق جدید به کار مى ‏برند نه منطق ارسطویى.تا جایى که من اطلاع دارم در حوزه و در بسیارى از دانشگاهها و گروههاى فلسفه به دلایل مختلف که شاید یکى هم کمبود مدرس باشد، منطق ارسطویى تدریس مى‏شود . خوشبختانه بحث منطقى بحثى عقلى است. اینکه ما منطق قدیم را برداریم و منطق جدید را به جایش بگذاریم کار صرفا عقلى و فرهنگى است. نه ما وارث بر حق ارسطو هستیم نه غربیها. آنهاکه خودشان را بیشتر هم وارث مى‏دانند - یعنى آن مقدار حقى را هم که فرهنگ اسلامى در معرفى منطق ارسطو به غرب در قرون وسطى دارد قبول ندارند - الآن هم ترجمه‏هاى متعدد جدیدى از متون ارسطو مى‏کنند و ما به همان ترجمه‏هاى قرون دوم و سوم هجرى اکتفا کرده‏ایم. بنابراین اگر آنها منطق ارسطویى را برداشته اند و منطق جدید را جایش گذاشته‏اند لابد مساله جدى بوده است.در این چهارده سالى که منطق تدریس مى‏کرده‏ام طرفداران منطق ارسطویى همیشه سه مساله, ...ادامه مطلب

  • تغییر وضعیت بنیاد پژوهش های اسلامی از تجاری به پژوهشی

  • تغییر وضعیت بنیاد پژوهش های اسلامی از تجاری به پژوهشی + نوشته شده در سه شنبه پانزدهم آذر ۱۴۰۱ ساعت ۸:۲۴ ق.ظ توسط دکتر سید مهدی مصطفوی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سالروز شهادت حضرت علی بن موسی علیه آلاف تحیة و الثناء تسلیت باد

  • سالروز شهادت حضرت علی بن موسی علیه آلاف تحیة و الثناء تسلیت بادعجیب نیست که در سینه غصّه مهمان استشب فراق شده؛ حرف حرف هجران است به چشم‌هم‌زدنی این دو ماه هم رفت وبهار گریه هم امشب رو به اتمام استبه این فراق بگرییم و یا به دوری ِتوبگو چه كار كنم درد و غم فراوان استشهادت امام هشتم تسلیت بادمتن تسلیت شهادت امام رضا (ع) + اس ام اس شهادت امام رضا (ع)شعر شهادت امام رضا «ع»دلم شکسته، دلم را نمی‌خری آقا؟مرا به صحن بهشتت نمی‌بری آقا؟گرچه غرق گناهم ولی خبر دارم؛تو آبروی کسی را نمیبری آقا …السلام علیک یا علی بن موسی الرضا «ع»متن تسلیت شهادت امام رضا (ع) + اس ام اس شهادت امام رضا (ع)دلنوشته شهادت امام رضا «ع»باز آمدم و برابرت بنشستماحرام طواف گرد رویت بستمهر پیمانی که بی تو با خود بستمچون روی تو دیدم همه ی را بشکستم“السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا «علیه السلام»”متن تسلیت شهادت امام رضا (ع) + اس ام اس شهادت امام رضا (ع)شعر تسلیت شهادت امام رضا (ع)هر چند حال و روز زمین و زمان بد استیک تکه از بهشت در آغوش مشهد استحتی اگر به آخر خط هم رسیده ايآنجا برای عشق شروعی مجدد استشهادت امام رضا«ع» تسلیت بادمتن تسلیت شهادت امام رضا (ع) + اس ام اس شهادت امام رضا (ع)متن تسلیت شهادت امام رضا علیه السلامدر سوگِ نبی جهان سیه می پــوشد.در سینه، دل از داغِ حسن می جوشداز ماتم هشتمین امام معصومهر شیعه زِ درد، جام غم می‌نوشد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اخلاق عبادی و بندگی- فراز اول خطبه غدیر (امین ناجی)

  • امین ناجی در دومین قسمت از این مجموعه با عنوان «اخلاق عبادی و بندگی» به موضوع فراز اول خطبه غدیر و مسئله حمد و ثنای خداوند از سوی پیامبر اکرم(ص) پرداخته که مشروح آن را در ادامه می‌بینید و می‌خوانید.عبارت کلیدی خطبه غدیر «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» است اما زمانی که به این خطبه مراجعه می‌کنیم، می‌توان آن را حداقل در ۱۱ قسمت دسته‌بندی کرد. این ۱۱ قسمت شامل بخش‌هایی با عناوین گوناگون همچون حمد و ثنای الهی، فرمان الهی برای یک موضوع مهم، اعلام رسمی ولایت و امامت، معرفی امیر مؤمنان(ع) از سوی رسول خدا(ص)، توجه مردم و امت به مسئله امامت، کارشکنی‌های منافقان، اشاره پیامبر(ص) به پیروان اهل بیت(ع) و مخالفان و معاندان ایشان، موعود و امام عصر(عج)، بیعت، معرفی حلال و حرام و واجبات و محرمات در اسلام و بیعت گرفتن رسمی است. پیامبر اکرم(ص) در بخش پایانی سخنان خود با بیان جملاتی همگان را به بیعت کردن با امیر مؤمنان(ع) دعوت می‌کنند.خطبه غدیر قابلیت دقت و واکاوی بسیار جدی دارد و نباید فقط از منظر کلامی بدان نگریست. منظری که قصد داریم تا در این موضوع بدان بپردازیم، اخلاق بندگی وعبادی است. چنانچه به فراز اول خطبه غدیر که به حمد و ثنای خدای تعالی می‌پردازد، دقت و توجه کنیم، این‌گونه شروع می‌شود که «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ؛ ستایش خدای را سزاست که در یگانگی‌اش بلند مرتبه و در تنهایی‌اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش‌اش بزرگ است».زمانی که به فراز اول خطبه غدیر و بخش حمد و ثنای خدا می‌نگریم، مشاهده می‌کنیم که پیامبر(ص) در گام اول صحبت از حمد و ثنای الهی کرده و در بخش دوم, ...ادامه مطلب

  • اِبن بابَوَیه (شیخ صدوق)

  • ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابَوَیْه قمی معروف به شیخ صَدوُق و اِبنِ بابَوَیْه (زادهٔ ۳۰۶ ـ درگذشتهٔ ۳۸۱) از علمای شیعه در قرن چهارم هجری قمری و از عالمان علم حدیث است.علی بن بابویه صدوق اول، پدر او بود.زندگیاو در حدود سال ۳۰۶ در قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نایب خاص حجت بن حسن هم‌زمان بوده‌است.پدر صدوق علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از فقهای شیعه و در زمان حسن عسکری و حجت بن حسن می‌زیسته و مورد احترام آنان بوده‌است.[۲] (هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقَین هستند)دربارهٔ تولد صدوق در کتاب‌های شیعه آمده‌است که پدر او بعد از گذشت ۵۰ سال از عمرش، دارای فرزند نشده بود. از این رو برای حسین بن روح سومین نائب حجت بن حسن نامه می‌نویسد و از او تقاضا می‌کند که درخواست او را به حجت بن حسن برساند. در جواب این نامه، حجت بن حسن برای پدر صدوق می‌نویسد: «از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد.» از این رو وی «متولد به دعای امام زمان» نیز خوانده می‌شود.[۳]وی از طرف رکن الدوله دیلمی پادشاه ری به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزد آن پادشاه شیعی و وزیرش صاحب بن عباد با احترام می‌زیست و ریاست روحانی شیعیان عصر به او واگذار شد. وی سپس به شهرهای خراسان، ماوراءالنهر، نیشابور، بلخ و بخارا سفر کرد و به منظور حج و زیارت به حجاز و عراق رفت و در شهرهای کوفه و بغداد، علمای دینی از معلوماتش استفاده کردند و سپس به ایران بازگشت و در سال ۳۸۱ هجری در ری درگذشت.[۴] صدوق ابن بابویه قمی به خاطر فشار حکومت در سخت‌گیری بر شیعیان، زندگی در قم برایش مشکل شد و به طرف یکی از روستاهای بلخ، که ساکنان آن همه شیعه بودند، مهاجرت کرد و شیعیان با گرمی از, ...ادامه مطلب

  • معرفی کتاب لغت «افصاح» ابن سیده - قرن 5

  • الافصاح في فقه اللغة تلخيص كتاب المخصص ابن سيده اندلسى است كه توسط نويسندگان معاصر حسین يوسف موسى و عبدالفتاح صعيدى انجام پذيرفته است.اين اثر در واقع فرهنگ موضوعى لغت است كه با صرف هفت سال وقت در دو جلد منتشر است.ساختارنویسنده، كتاب را به صورت موضوعى در 19 باب مرتب كرده است. هر باب، به موضوعات متعدد ديگرى تقسيم شده كه الفاظ هم معنا و هم ريشه را دربر مى‌گيرد. در اين كتاب همچون «المخصص»، پس از ذكر واژه، معناى آن بيان شده، در صورت لزوم به تذكير و تأنيث، جمع اسماء و ريشه آن نيز اشاره شده است. همچنين در بسيارى موارد به ذكر نمونه‌هایى از امثال عرب، اشعار، آيات و روايات پرداخته است.گزارش محتوااستفاده از كتاب «المخصص» كه در 15 جلد منتشر شده، به علت مفصل و مطول بودن مطالب، برای دانشجويان و پژوهشگران تا حدى ملال‌آور بود. اين موضوع مؤلفين را بر آن داشت كه كتاب را به‌گونه‌اى مختصر كنند كه هرچند تمام لغات مورد نياز در آن وجود ندارد اما با توجه به حداقلها، نياز دانش‌پژوهان را برطرف كند. برای اين مقصود، كتاب را از تعدد مثال‌ها و بيان اختلاف نظرهاى بسيار زدودند و نيز بعضى از باب‌ها و عناوين برخى موضوعات آن را عوض كردند. پس از آن با افزودن برخى واژگان از ديگر كتب معتبر لغوى بر غناى آن افزودند.جلد اول:ابتدا مقدمه‌اى از استاد عباس محمود العقاد و محمود ناصف درباره كتاب ذكر شده است، سپس دو مقدمه كه در دو طبع اول و دوم منتشر شده آمده است.اين جلد شامل 11 باب در موضوع انسان و مسائل مربوط به او از قبيل ذيل مى‌باشد:با 33 ريز موضوع دارد، به ترجمه‌ى واژگانى كه مربوط به آفرينش انسان، ولادت، تغذيه، بلوغ، اجزاء بدن و... مى‌پردازد.با 18 ريز موضوع به ترجمه‌ى واژگانى كه مربوط به اوصاف خلفت ظاهرى انسان از قبيل, ...ادامه مطلب

  • معرفی «ابن سیده» اندلسی - قرن 5 - اديب لغوی و نحوی عصر ملوک الطوايفی اندلس

  • اِبْنِ سيده، ابوالحسن علی بن اسماعيل (۳۹۸- ۴۵۸/ ۱۰۰۸-۱۰۶۶ م)، اديب، لغوی و نحوی عصر ملوك الطوايفی اندلس. نام پدر وی در برخی منابع (حميدی، ۲/ ۴۹۳؛ ياقوت، ۱۲/ ۲۳۱-۲۳۲) احمد و محمد نيز آمده است، اما هيچ كدام در ذكر سلسله نسب او از اين حد فراتر نرفته‌اند و اين امر، با توجه به نام نيای وی «سيده»، چه بسا حاكی از تبار غير عربی او باشد (قس: مطلق، ۳۵۲)، به ويژه آنكه برخی (ذهبی، ۱۸/ ۱۴۵؛ ابن حجر، ۴/ ۲۰۶) او را شعوبی نيز دانسته‌اند. ابن سيده در مرسيه به دنيا آمد (ابن بشكوال، ۲/ ۴۱۷؛ سقا، ۵). او نيز همچون پدرش نابينا بود (ابن صاعد، ۷۷)، اما هوش و ذكاوتی بی‌مانند و حافظه‌ای نيرومند داشت، چندانكه حيرت همگان، به ويژه استادانش را برانگيخته بود (نک‍ : ابن بشكوال، ۲/ ۴۱۷- ۴۱۸؛ ذهبی، ۱۸/ ۱۴۴). به گفتۀ خود وی (نک‍ : مطلق، ۳۵۹، ارجوزه‌ای از وی؛ نيز بستانی، ۳/ ۲۱۴) از ۴ سالگی شروع به تحصيل علم كرد و در ۶ سالگی قرآن را از حفظ داشت. بسياری از كتب نحو و لغت ازجمله الغريب المصنف ابوعبيد قاسم بن سلاّم هروی (ه‍ م) را نيز از بر می‌دانست (نک‍ : همانجاها؛ ابن‌صاعد، همانجا). پدرش كه از لغت‌شناسان و نحويان معروف به شمار می‌رفت، از جملۀ نخستين استادان او بود (ابن خلكان، ۳/ ۳۳۰؛ ارسلان، ۳/ ۴۲۶). وی پس از پدر نزد ابوعمر طلمنكی و ابوالعلاء صاعد بغدادی و ديگران به فراگيری نحو، لغت، فقه و حديث پرداخت (ابن بشكوال، ۲/ ۴۱۷؛ ابن صاعد، ابن خلكان، همانجاها). ابن سيده پس از تكميل تحصيلات خود به دانيه رفت. علت مهاجرت او به درستی روشن نيست، اما احتمالاً تحولات سياسی و ناامنيهای حاصل از آن از عوامل اين مهاجرت بوده است. در آن زمان شرق اندلس در دست موالی عامريان بود و مجاهد عامری (حک‍ ‍۴۰۸‍-۴۳۶ ق/ ۱۰۱۷-۱۰۴۴ م) كه مردی فا, ...ادامه مطلب

  • محمود بن عمر زمخشری (جارالله زَمَخشَری م ۵۳۸ ه‍.ق)

  • محمود بن عمر زمخشری خوارزمى با کنیهٔ ابوالقاسم، لقب‌گرفته و شهرت‌یافته به جارالله زَمَخشَری (۲۷ رجب ۴۶۷ - ۹ ذی‌الحجه ۵۳۸ ه‍.ق) مفسر و زبان‌شناس برجسته، ادیب و خطیب فرارودی اهل سنت ایرانی بود که بر علوم گوناگون روزگار دانا بود و مؤلفی پُراثر شمرده می‌شود.[۱][۲][۳][۴][۵] مهمترین اثر او تفسیر کَشّاف است.زندگیوی در سال ۴۶۷ ه‍.ق در منطقهٔ زمخشر خوارزم (امروزه از توابع استان داش‌حوض ترکمنستان) به دنیا آمد.[۶]زمخشری برای علم‌آموزی بسیار سفر می‌کرد و در سفرش به بخارا، از مرکبش برافتاد و پایش شکست، مجبور شد آن را قطع کند و پایی چوبین جایگزینش کند، سپس به اصفهان و بغداد رفت.[۷] در پیرسالی از راه بغداد به حج رفت.در بغداد با ابن شجری مصاحبت داشت. در مکه ۵ سال ساکن شد و جارالله یعنی همسایه خدا لقب گرفت.[۸]او پیرو جنبش سیاسی-اجتماعیِ مُعْتَزِله بود. محمود زمخشری در روزگار سلطان ابوالفتح ملکشاه سلجوقی که پشتیبان دانشوران بود زندگی می‌کرد.درگذشت زمخشری در روز عرفهٔ سال ۵۳۸ ه‍.ق (۱۲ ژوئن ۱۱۴۴م) در گرگانج بوده‌است.[۹][۱۰][۱۱][۱۲]آثاراساس البلاغهاطواق الذهب (گردن‌بندهای زرین) در اخلاقیاتالمفرد والمرکب فی العربیهالمفرد والمولف فی النحوالمفصل فی النحوامکنه و الجبال و المیاه در جغرافیاانموذج فی النحوتفسیر کشاف (الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل) ترجمهٔ فارسی: تفسیر کشاف (در چهار جلد)، ترجمهٔ مسعود انصاری انتشارات ققنوس، تهران، ۱۳۸۹.دیوان التمثیلدیوان الشعررؤس المسایل فی الفقهسواتر الامثالشافعی العی من کلام الشافعیشرح ابیات کتاب سیبویهشقایق النعمان فی حقایق النعمانصمیم العربیهضالته الناشد فی علم الفرایضقسطاس فی العروضکتاب المنهاج فی الاصولمتشابه اسامی الرواتمحاجات بمسای, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها