سکوت معصوم ع - آیا تشخیص موضوعات هم بر عهده‌ معصوم است؟ (تقریر معصوم ع)

ساخت وبلاگ

سکوت معصوم'>معصوم'>معصوم ع - آیا تشخیص موضوعات هم بر عهده‌ معصوم است؟ (تقریر معصوم ع) - در بحث سکوت معصوم علیه‌السلام، آیا تشخیص موضوعات هم بر عهده‌ معصوم است؟ مثلاً اگر مردم می‌گویند فلانی عادل است و معصوم می‌داند که عادل نیست آیا بر معصوم لازم است بگوید یا سکوت کند؟ آیا نسبت به این مورد وظیفه‌ای دارد؟

منابع فقه

همان‌طور که می‌دانیم منابع فقه و مدارک احکام شرعی چهار چیز است:

۱. کتاب؛ ۲. سنت؛ ۳. اجماع؛ ۴. حکم عقل.

سنت

در این بین؛ سنت، در اصطلاح مذهب تشیع، عبارت است از: قول، فعل و تقریر معصوم ـ علیه‌السلام ـ یعنی شیعه، معتقد است که قول، فعل و تقریر همه‌ی معصومان ع حجت و مصدر تشریع است.

تقریر

تقریر، آن است که شخص در حضور معصوم ـ علیه‌السلام ـ [۱] فعلی را انجام دهد یا سخنی پیرامون حکمی از قبیل احکام شرعیه، بر زبان جاری سازد و یا دارای اعتقاد ویژه‌ای باشد و معصوم ع با علم و التفات به آن مطلب، سکوت نموده و جلوی این عمل یا گفتار و یا پندار را نگیرد،[۲] این سکوت به ‌معنای امضاء و تأیید معصوم ـ علیه‌السلام ـ است که به‌معنای صحه گذاشتن و امضا کردن آن قول یا فعل یا عقیده می‌باشد.[۳]

کاربرد تقریر

بنا بر این تعریف، نه‌ تنها تقریر، شامل تشخیص موضوعات می‌شود، بلکه در تأیید افکار و پندارها نیز کاربرد دارد.

مبنای حجیت تقریر معصوم

از طرفی چون مبنای حجیت تقریر معصوم،[۴] این است که معصومان ع وظیفه حفاظت از دین و عقیده مردم را دارند و اگر موضوع یا فعل یا عقیده‌ای را که برخلاف دستورات الهی باشد، ببینند و بتوانند از آن جلوگیری کنند، این کار را انجام می‌دهند، ولی اگر سکوت کردند، یعنی آن‌ را مورد تأیید قرار داده‌اند. اما این بدان معنا نیست که در هر امری حتی امور غیر مرتبط با دین و عقیده مردم، بر معصوم ع اظهار نظر (و لو اظهار نظر تقریری) لازم باشد؛ به‌عنوان مثال، اگر درباره شخصی که کارش هیچ ارتباطی با دین و اعتقادات مردم ندارد؛ در محضر امام ع صحبت شود، بر امام لازم نیست که درباره وی اظهار نظر کند؛ ولی اگر مثلاً درباره عدالت و وثاقت شخصی صحبت شود که سکوت امام ع می‌تواند به معنای تأیید آن شخص باشد، درصورتی‌که دیگر شرایط مهیا باشد و امام ع سکوت کند، چون در امور مرتبط با دین مردم بوده، سکوت امام ع به معنای تأیید است.


پانویس

۱.  یعنی فعل یا سخن و یا عقیده‌اش را به‌گونه‌ای مطرح کند که معصوم ع ببیند یا بشنود.

۲. البته در شرایط تقیه موضوع متفاوت می‌شود، اگر معصوم ع در حال تقیه باشد، همان‌طور که امکان دارد، گفتارش از روی تقیه باشد، چه بسا سکوتش نیز از روی تقیه باشد، پس نمی‌توان به این سکوت استناد کرده و آن را امضاء و تأیید معصوم ع دانست.

۳. قلی‌زاده، احمد، واژه‌شناسی اصطلاحات اصول فقه، ص۸۰، بنیاد پژوهش‌های علمی فرهنگی نور الاصفیاء، تهران، ۱۳۷۹.

۴. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی‌، فرهنگ‌نامه اصول فقه‌، ص ۱۹۵، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۸۹ش. برای حجیت تقریر معصوم ع دو مبنا ذکر شده است؛ مبنای عقلی، همانند اینکه عقل حکم می‌کند که سکوت وی در برابر چیزی که مورد پذیرش او نیست، نقض غرض است. و مبنای استظهاری، زیرا ظهور حال معصوم ع این است که در صدد مراقبت از اغراض دین است‌.

دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 15:07

خبرنامه