دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi

متن مرتبط با «علیدوست» در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi نوشته شده است

جلسه درس تفسیر قرآن آیت‌الله علیدوست با محوریت تفسیر سوره حمد

  • نوزدهمین جلسه درس تفسیر قرآن آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست با محوریت تفسیر سوره حمد، صبح امروز ۲۹ اسفندماه در فضای مجازی منتشر شد.در ادامه گزیده مباحث این جلسه را می‌خوانید؛به دنبال مباحثی که راجع به بسمله داشتیم، به الرحمن الرحیم رسیدیم و خیلی حرف‌ها زدیم ولی یک حرف ناتمام باقی ماند و آن علت ذکر این دو صفت میان همه صفات خداوند بود. خداوند صفات زیادی دارد، چرا این دو صفت در بسمله ذکر شده است؟ ممکن است یک نفر بگوید چه ارتباطی به شما دارد؟ نکته این است که ما می‌خواهیم این بحث را مقدمه یک بحث مهمی قرار دهیم.پاسخ تفسیر نمونه و اشکال آناگر شما تفسیر نمونه را نگاه کنید می‌گوید چون رحمت خدا واسع است، صفت رحمن و رحیم در آیه آمده است. ما وسیع‌تر از رحمت خدا چه داریم؟ لذا خدا خواسته خودش را در بسم الله با دو صفت رحمن و رحیم معرفی کند. این جواب برای کلاس درس حوزه و دانشگاه خوب است ولی به درد کلاس درس خارج نمی‌خورد چون اشکال دارد. اشکالش این است که مگر علم و حکمت خدا واسع نیست؟ چرا این صفات نیامده است؟ پس این جواب، جواب کاملی نیست. پس جواب کامل چیست؟ما قرار شد الله را اسم علم معنا نکنیم و الله را به خالق و رازق و مستحق عبودیت معنا کنیم و این معانی را از روایات به دست آوردیم. اگر الله به معنای خالق و رازق باشد، الرحمن و الرحیم می‌خواهد وجه الله باشد. گویا گفته می‌شود برای چه به نام الله آغاز کنیم، پاسخ داده می‌شود به این دلیل که او رحمن و رحیم است. در واقع الرحمن الرحیم عنوان مشیر به جهت خلقت و رزق و عطف نظر خداوند بر بندگان است. خداوند با این دو صفت می‌خواهد بگوید خلق من بر اساس رحمتم بوده است و شما از جهت اینکه من رحمن هستم خلق شدید، از جهت اینکه من رحیم هستم رزق می‌گیرید. لذا رحمن و رحیم , ...ادامه مطلب

  • درس تفسیر قرآن آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست (عوامل هجر قرآن و مبانی هجرزدایی از قرآن)

  • درس تفسیر قرآن آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست (عوامل هجر قرآن و مبانی هجرزدایی از قرآن)امروز دو مسئله را مورد گفت‌وگو قرار می‌دهیم. مسئله اول عوامل هجر قرآن و مبانی هجرزدایی از قرآن. شاید کسی در این نکته تأمل نکند که آنگونه که باید از ظرفیت قرآن در معارف دین استفاده نشده است. در امتداد بحث هفته قبل باید دید نتیجه قرآن‌بسندگی چه بوده است؟ شک نیست که مهجوریت قرآن. چه شد که کار به اینجا کشیده شد؟ البته نباید گفته شود قرآن‌بسندگی به مطرح شدن قرآن می‌انجامد چون اگر ثقل اهل بیت(ع) را از قرآن گرفتیم و بسند به قرآن کردیم، نمی‌توانیم از قرآن در جاهایی که اهل بیت(ع) استفاده کردند استفاده کنیم و ناتوانی ما بر قرآن تحمیل می‌شود. ما زمانی می‌توانیم به این سیره تمسک کنیم و از قرآن بهره‌ بگیریم که قرآن‌بسند نباشیم. ضمنا من کاری به شعار جوانان ندارم که همین مسئله را مطرح می‌کنند و به فقها حمله می‌کنند، فارغ از این شعار و این مقاصد، عوامل هجر قرآن را بررسی می‌کنیم.قرآن مهجور است؛ چرا؟نمی‌خواهم بگویم عوامل هجر قرآن منحصر در این موارد است ولی آنچه به نظرم رسیده این است؛ اولین نکته این بوده است که بزرگان، مخصوصا بزرگان فقه، اطلاقات و چه بسا عمومات قرآن را قابل تمسک نمی‌دانستند و می‌گفتند قرآن در مقام بیان نبوده است و چون در مقام بیان نبوده نمی‌شود به اطلاقاتش تمسک کرد. وقتی اطلاقات قرآن را قابل تمسک ندانیم، در فقه آنگونه که باید و شاید از قرآن استفاده نمی‌بریم لذا قرآن در فقه غایب می‌شود و روایات غالب می‌شود. وقتی قرآن در فقه غایب شد به هجر قرآن کمک می‌کند. وزنه سنگین معارف دین فقه است. وقتی قرآن در فقه غایب شود یعنی در بخش معظم معارف غایب می‌شود.عامل دوم عدم استفاده از آیاتی است که مبین مقاصد بوده , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها