بسم الله الرحمن الرحیمنکات تفسیری کوتاه آیه 25 سوره مبارکه نساءقَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِيموسی عرضه داشت: پروردگارا، شرح صدرم عطا فرما (که از جفا و آزار مردم تنگدل نشوم).نکته هاهمين كه حضرت موسى عليه السلام به رسالت الهى مأمور گرديد، چهار خواسته را از خداوند طلب نمود:سعهى صدر. «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» شرايط آماده. «وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي»بيان روان. «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي» داشتن وزير. «وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً»چون حضرت موسى عليه السلام به مسائل متعدّد عبادى، سياسى، انقلابى، اجتماعى، اخلاقى، فردى و جمعى مأمور شده بود و طبعاً پرداختن و توجّه لازم به هر كدام، انسان را از ساير امور غافل مىسازد، لذا سعهصدر در رسيدن به همهى اين موارد كاملًا ضرورت دارد.سعهى صدر، هم براى خود انسان لازم است، هم براى انجام مسئوليّت وكلمه «لِي» رمز آن است كه دريافت وحى، نياز به ظرفيت بزرگ دارد. چنانكه در سوره انشراح در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است: أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ ... إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ويژگى هاى قلب مؤمن و كافر قلب مؤمن و كافر هريك جايگاه امرى است، از جمله:قلب مؤمن - قلب كافر:حيات. «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ» مرض. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضشفا. «وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ» قساوت. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً»طهارت. «امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»عدم پذيرش. «أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» سعه صدر. رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي مُهرخوردن. طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ, ...ادامه مطلب
ترجمه انگلیسی تفسیر المیزان توسط امینه اینلوز و طاووس رجا همراه با دسترسی آنلاین به تفسیر آیات. به دوستان انگلیسیزبانتان اگر تمایل داشتند معرفی کنید. Amina Inloes and Tawus Rajahttps://almizan.orgبا تشکر از دکتر حیدر داوودیمنبع: کانال قرآن پژوهی بخوانید, ...ادامه مطلب
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ.همانانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند؛ و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مىگسلند؛ و در زمين به فساد مىپردازند؛ آنانند كه زيانكارانند.—those who break the covenant made with Allah after having pledged it solemnly, and sever what Allah has commanded to be joined, and cause corruption on the earth—it is they who are the losersينقضون: نقض به معنى شكستن است خواه ظاهرى باشد مثل «نقض العظم» يعنى استخوان را شكست و خواه معنوى، مثل شكستن پيمان، در بيشتر آيات شريفه معناى دوم مراد است «ينقضون» مى شكنند.عهد: اين كلمه در اصل به معنى نگهدارى و مراعات پى در پى است. پيمان را از آن عهد گويند كه لازم المراعات است. به معنى امر و توصيه نيز آمده است كه مراعاتش لازم مى باشد.ميثاق: ثقه و وثوق به معنى اعتماد است. ميثاق گاهى اسم آمده به معنى پيمان محكم و گاهى مصدر، به معنى محكم كردن، در آيه فوق معناى مصدرى مراد است.يوصل: وصول: رسيدن و متصل شدن، وصل به معنى متصل كردن و جمع كردن مى باشدزیانکاران واقعی! از آنجا که در آیه قبل، سخن از اضلال فاسقان بود در این آیه با ذکر سه صفت فاسقان را معرفی میکند: 1- «فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم ساختند میشکنند» (الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ). انسانها در واقع پیمانهای مختلفی با خدا بستهاند، پیمان توحید و خداشناسی، پیمان عدم تبعیت از شیطان و هوای نفس، فاسقان همه این پیمانها را شکسته، و از خواستههای دل و شیطان پیروی میکنند.این پیمان کجا, ...ادامه مطلب
حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۶ دی ماه در کرسی «برآیند خلافت الهی انسان در علوم انسانی از منظر قرآن کریم» که از سوی این پژوهشگاه برگزار شد با بیان اینکه خلافت الهی یکی از مبناها و بنیانهایی است که در تمامی عرصههای علوم انسانی مانند مبانی و غایات و ... مؤثر است، گفت: بنده در مقاله خود با محوریت بحث سیاست به این موضوع پرداختهام و آنچه مدنظر است خلافت انسان از ناحیه خدا است و نه خلافت انسان از انسان به تعبیر دیگر خلافت الهی انسان و نتیجه و تاثیر آن در علوم انسانی اسلامی مدنظر است.وی با بیان اینکه ملاصدرا گفته است خداوند، انسان را در همه شئونات تکوینی و تشریعی، خلیفه خود قرار داده است، ادامه داد: در خلافت تکوینی فرد مظهر چند اسماء و صفات الهی است و در خلافت تشریعی عهدهداری امور مردم و قضاوت بین آنان است. آیه شریفه «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» مؤید خلافت انسان از خدا به صورت مطلق و به تعبیری جانشینی تکوینی خداوند به انسان است. آیه ۲۶ صاد، يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» هم مؤید خلافت تشریعی است.عابدی با بیان اینکه بنده برآیند خلافت الهی انسان و تاثیر آن در علوم انسانی اسلامی را در دو محور موضوع و مسائل مور, ...ادامه مطلب
عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش استهجران زده به حال پریشان دلش خوش استعشق است هرچه را بپسندی برای مندلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است"گفتی بسوز در غم من... ای به روی چشم"دلسوخته به لذت درمان دلش خوش استبا فقر محض آمدنم عیب و نقص نیستوقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش استمحتاج یک نگاه کریمانه ی تو امقحطی زده به قطره ی باران دلش خوش استدر پشت در نشستن من بی دلیل نیستسائل فقط به لطف کریمان دلش خوش استبا دست مهربان خودت لقمه ای بگیرخیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش استاینجا بساط شاه و گدا فرق می کنداینجا خود کریم به مهمان دلش خوش استگیرم که خشک هم بشود چشم نوکرتبر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش استمی گفت عاشقی که زیارت نرفته بود:تنها به لطف شاه خراسان، دلش خوش استوقتی دلت گرفت فقط فابک للحسیننوکر به روضۀ شَهِ عطشان، دلش خوش استای شهریارِ نیزهنشین، آیه ای بخواندردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش استعلی سپهری بخوانید, ...ادامه مطلب
مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُآن کس که پندارد خدا هرگز او را (یعنی رسولش را) در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و اینک نصرتهای الهی را در حق او میبیند) پس طنابی به سقف بندد و خود را از آن بیاویزد تا خفه شود، آن گاه بنگرد که آیا این حیله و کید او خشمش را از بین میبرد؟کسی که همواره گمان می کند که خدا هرگز پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد داد [و اکنون یاری خدا را می بیند و به این خاطر ناامید و خشمگین است] باید طنابی از سقف [خانه اش] بیاویزد، سپس خود را حلق آویز کند، پس ببیند آیا حیله و نیرنگش آنچه را سبب خشم او شده است از بین می برد؟!هر كه مىپندارد كه خدا [پيامبرش] را در دنيا و آخرت هرگز يارى نخواهد كرد [بگو] تا طنابى به سوى سقف كشد [و خود را حلقآويز كند] سپس [آن را] بِبُرَد. آنگاه بنگرد كه آيا نيرنگش چيزى را كه مايه خشم او شده از ميان خواهد برد؟كسى كه مىپندارد كه خدا در دنيا و آخرت ياريش نخواهد كرد، خويشتن را با ريسمانى از سقف بياويزد تا خود را خفه كند و بنگرد كه آيا اين حيله خشمش را از ميان خواهد برد.هر کس گمان میکند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و از این نظر عصبانی است، هر کاری از دستش ساخته است بکند)، ریسمانی به سقف خانه خود بیاویزد، و خود را حلق آویز و نفس خود را قطع کند (و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود)؛ ببیند آیا این کار خشم او را فرو مینشاند؟!QaraiWhoever thinks that Allah will not help him in this world and the Hereafter, let him stretch a rope to the ceiling and hang himself, and see if his ar, ...ادامه مطلب
جلسه تفسیر روایی قرآن، از سوی آیت الله علی اکبر سیفی مازندرانی، از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، امروز ۲۷ اسفندماه در مدرسه فیضیه برگزار شد. در این جلسه آیه ۵۱ سوره بقره مورد بررسی قرار گرفت. خداوند در این آیه میفرماید: «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ؛ و آنگاه كه با موسى چهل شب قرار گذاشتيم آنگاه در غياب وى شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد در حالى كه ستمكار بوديد».در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید:در آیه شریفه «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى ...» خود لفظ «واعدنا» محل اختلاف است. جماعتی گفتند «وعدنا» درست است ولی اکثر گفتند «واعدنا» است. شیخ طوسی میگوید: «فالوعد، و العدة، و الموعد و الميعاد، نظائر. و الوعد في الخير و الوعيد في الشر يقال وعده: وعدا. و أوعده: ايعاداً. و واعده: مواعدة» یعنی همه اینها به یک معناست. ازهری از قتاده نقل میکند: «قرأ أبو عمرو وعدنا بغير ألف، و قرأ ابن كثير و نافع و ابن عامر و عاصم و حمزة و الكسائيّ: واعَدْنا بالألف» پس قرائت مشهور واعدنا است. بعد ازهری میگوید: «وقال أبو مُعَاذ النحويّ: واعدت زيداً إذا وعدك و وعدته، و وعدت زيداً إذا كان الوعد منك خاصّة».شیخ طوسی در ادامه نقل میکند: «و موسي اسم مركب من اسمين بالقبطية «فمو» هو الماء و «سي» شجر. و سمي به، لأن التابوت ألذي کان فيه موسي وجد عند الماء، و الشجر وجدنه جواري آسية امرأة فرعون و قد خرجن ليغتسلن، فسمي بالمكان ألذي وجد فيه و هو موسي بن عمران بن يصهر بن فاهث بن لاوي بن يعقوب إسرائيل اللّه» یعنی کلمه موسی از دو کلمه مو و سی ترکیب یافته است. مو به معنای , ...ادامه مطلب
آیت الله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه علمیه، ۲۷ اسفندماه 1401 در ادامه سلسله مباحث تفسیری سوره مبارکه واقعه، به تفسیر آیات دیگری از این سوره پرداخت که در ادامه میخوانید:خداوند در آیات ۷۵ به بعد به مواقع نجوم قسم خورد و آن را قسمی عظیمی دانست. فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ؛ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾. مقسمبه، در آیه ۷۷ بیان شده است؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾ في كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾. یعنی قرآن کریم با کرامت و خواندنی و در دسترس همگان و در کتابی پنهان است.برخی بزرگان مانند آیت الله شاهآبادی، استاد عرفان حضرت امام خمینی(ره) معتقد بود که قرآن، تنزل علم الهی است و علم الهی متحد با ذات خداوند است؛ بنابراین حقیقت قرآن در مرتبه ذات خداوند است و ذات خدا بر همه حتی نبی اعظم که به قاب قوسین او ادنی رسید، پنهان است. بنابراین حقیقت قرآن در جایی پنهان است و آن حقیقت خداوند تبارک و تعالی است. لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾؛ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾؛ أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿۸۲﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿۸۳﴾ وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ ﴿۸۴﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ یعنی این قرآن را فقط کسانی میتوانند مس کنند که طهارت دارند؛ طهارت در اینجا دو مرتبه دارد؛ یکی طهارت باطنی و دیگری ظاهری؛ یعنی بدون وضو کسی نباید به قرآن دست بزند و بالاتر از این مرتبه، آن که حقیقت و بطون واقعی قرآن را کسانی میتوانند بفهمند و درک کنند که طهارت باطنی داشته باشند.در بحث فهم باط, ...ادامه مطلب
نوزدهمین جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست با محوریت تفسیر سوره حمد، صبح امروز ۲۹ اسفندماه در فضای مجازی منتشر شد.در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛به دنبال مباحثی که راجع به بسمله داشتیم، به الرحمن الرحیم رسیدیم و خیلی حرفها زدیم ولی یک حرف ناتمام باقی ماند و آن علت ذکر این دو صفت میان همه صفات خداوند بود. خداوند صفات زیادی دارد، چرا این دو صفت در بسمله ذکر شده است؟ ممکن است یک نفر بگوید چه ارتباطی به شما دارد؟ نکته این است که ما میخواهیم این بحث را مقدمه یک بحث مهمی قرار دهیم.پاسخ تفسیر نمونه و اشکال آناگر شما تفسیر نمونه را نگاه کنید میگوید چون رحمت خدا واسع است، صفت رحمن و رحیم در آیه آمده است. ما وسیعتر از رحمت خدا چه داریم؟ لذا خدا خواسته خودش را در بسم الله با دو صفت رحمن و رحیم معرفی کند. این جواب برای کلاس درس حوزه و دانشگاه خوب است ولی به درد کلاس درس خارج نمیخورد چون اشکال دارد. اشکالش این است که مگر علم و حکمت خدا واسع نیست؟ چرا این صفات نیامده است؟ پس این جواب، جواب کاملی نیست. پس جواب کامل چیست؟ما قرار شد الله را اسم علم معنا نکنیم و الله را به خالق و رازق و مستحق عبودیت معنا کنیم و این معانی را از روایات به دست آوردیم. اگر الله به معنای خالق و رازق باشد، الرحمن و الرحیم میخواهد وجه الله باشد. گویا گفته میشود برای چه به نام الله آغاز کنیم، پاسخ داده میشود به این دلیل که او رحمن و رحیم است. در واقع الرحمن الرحیم عنوان مشیر به جهت خلقت و رزق و عطف نظر خداوند بر بندگان است. خداوند با این دو صفت میخواهد بگوید خلق من بر اساس رحمتم بوده است و شما از جهت اینکه من رحمن هستم خلق شدید، از جهت اینکه من رحیم هستم رزق میگیرید. لذا رحمن و رحیم , ...ادامه مطلب
امام سجاد عليه السلام:, ...ادامه مطلب
صوت تلاوت آیات ۵۴ تا ۵۸ از سوره «اعراف» با صدای حجتالاسلام مهدی شجاع، قاری حرم مطهر رضوی تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.https://khorasan.iqna.ir/files/fa/news/1401/12/12/2883454_499.mp3 + نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴ ق.ظ توسط دکتر سید مهدی مصطفوی | بخوانید, ...ادامه مطلب
تفسیر آیه 119 سوره اعراف (فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ)تفسیر اطیب البیانپس مغلوب شدند فرعونیان و از آن عظمتی که در انظار مردم داشتند افتادند و از آن بزرگی بیرون رفتند و کوچک شدند.فَغُلِبُوا مغلوبیت بمعنی اینکه دیگر پس از اینکه واقعه نتوانستند عرض اندام کنند در مقابل موسی و حضرت موسی در نظر مردم بزرگ شد و عظمت پیدا کرد هنالک در اینکه موقع زیرا در اول دفعه فرعون و خواص او مشاهده کرده بودند و عموم مردم اطلاع نداشتند و بهمان عقیده که بفرعون داشتند باقی بودند و در اینکه موقع آن عقیده سلب شد.وَ انقَلَبُوا انقلاب وارونه شدن است وَ إِن أَصابَتهُ فِتنَةٌ انقَلَبَ عَلی وَجهِهِ (حج: 11) صاغرین صغر بمعنی کوچکی است مقابل کبر که بمعنی بزرگی است یعنی در نظر مردم کوچک شدند با اینکه قبلا بزرگ بودند و اینکه معنای انقلاب است مسئله - یکی از مطهرات در شریعت اسلام انقلاب است که خمر برگردد و خلّ شود و اینکه غیر از استحاله است زیرا در استحاله صورت نوعیه تغییر میکند و لو حقیقة جنسیة باقی باشد مثل سگ در نمکزار نمک شود جنس او تغییر نکرده جسم است ولی نوع آن تغییر کرده کلب با نمک دو نوع هستند، اما انقلاب صورت نوعیه باقیست صفت صنفیه او که صفت خمریت او است تغییر کرده، در اینجا فرعون و اتباعش از نوع آدمیت و بشریت خارج نشدند صفت کبریت و عظمت آنها مبدل شد بصفت حقارت و کوچکی. بخوانید, ...ادامه مطلب
برگزاری نخستین جشنواره ادبی و هنری «إقرأ» با محوریت سوره مبارکه علق, ...ادامه مطلب
آیت الله عبدالکریم عابدینی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین، در هشتمین جلسه تفسیر قرآن کریم که شامگاه یکشنبه، چهارم دیماه در دفتر امام جمعه قزوین برگزار شد در ادامه بررسی آیات سوره جن، گفت: خداوند جن را از لشکریانی به حساب میآورد که انسانها قادر به دیدن آنها نیستند؛ پس با توجه به این معانی قرآنی در بزنگاهها دیگر محاسبه مادی نخواهیم کرد چون بسیاری از حقایق معنوی وجود دارد که ما از آن بیاطلاعیم.وی اظهار کرد: هر چه دانایی و آگاهی افراد نسبت به عالم هستی کمتر باشد بیشتر منکر حقایق هستند و با بالارفتن آگاهی، فهم مسائل معنوی هم افزایش مییابد. قرآن حقایق نادیدنی را برای ما بیان میکند و جن را از لشکریان خدا معرفی میکند که در مواقع لزوم و در مقابله با کفر به کمک مؤمنان آمدهاند.عابدینی شرح داد: میگفتند خدا فرشتگان را برای خود اولاد انتخاب کرده، اما خدا فرمود اینها اولاد من نیستند بلکه بندگان مُکرَم هستند، هرگز پیش از خدا حرفی نمیزنند و همگی به فرمان خدا عمل میکنند و عصیان ندارند.وی در رابطه به جنیان خاطرنشان کرد: اینها اراده و اختیار داشته و مؤمن و کافر و فاسق میشوند و بد و خوب دارند، اما فرشتگان صاحب اراده نیستند. قرآن تصریح فرموده که فرشتگان به شکل آدم هم ظاهر میشوند (سوره مریم آیه ۱۷ تا ۱۹).نماینده ولیفقیه در استان قزوین تصریح کرد: یک بیان معروف و مشهور وجود دارد که مَلَک جنس لطیف و انعطافپذیری است که به هر شکلی در میآید به جز سگ و خوک اما جن که نامرئی است و جنس انعطافپذیری دارد به هر شکلی درمیآید حتی سگ و خوک. اما علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آورده که این حرف نه دلیل عقلی دارد و نه دلیل نقلی و در کتاب و سنت معتبر، شاهدی راجع به این ادعا وجود ند, ...ادامه مطلب
کمالالدین غراب، قرآن پژوه و مترجم قرآن کریم در قسمت پنجم از ترجمه و تفسیر آیات ۱۲۱ تا ۱۷۵ سوره «آل عمران»، با بیان اینکه مردم باید رشته کار را به خدا بسپارند و تنها بر او پشت گرم کنند، میگوید: قرآن برای مردمان روشنگری و برای پارسایان رهنمود و اندرز است.https://khorasan.iqna.ir/files/fa/news/1401/10/5/2788367_804.mp4 بخوانید, ...ادامه مطلب