پدیده ارأیت در کوفه
پیشینه و ریشههای اصحاب رأی، به مفهوم مصطلح آن را در نسلهای پیشین، باید در شیوه فقیهانی گمنام در عصر تابعان جستوجو کرد که راه طرح مسائل تقدیری و گسترش فقه را دنبال میکردهاند. در واقع، شکل گرفتن مباحث فقهی به صورت یک «علم» و پای نهادن آن در راه گستردگی و پیچیدگی، از کوششهای اینان مایه میگرفت که در آغاز گروهی مغلوب و نامطلوب در محافل تابعان بودهاند. در توضیح مطلب باید گفت که در نیمه دوم سده ۱ق، گروهی از جویندگان فقه و شرکتکنندگان در محافل تابعان، به دنبال طرح پرسشهایی تقدیری (فرضی) و گسترش دادن نظری فقه بودهاند که جناح غالب، آنان را «اصحاب ارأیت» یا «ارائیون» لقب میدادند. این نامگذاری از آنرو بود که اینان پرسشهای فرضی خود را غالباً با عبارتِ قالبی و تکرار شونده «اَرَأَیتَ...» خطاب به شیخ و استاد خود مطرح میکردهاند.
در گفت و گو از انگیزههای اصحاب ارأیت، به سختی میتوان گفت که آنان در این پرس و جو، به دنبال دست یافتن بر نظامی فقهی با برخورداری از ارتباطی قانونمند میان مسائل و توانایی پاسخگویی به پرسشهای احتمالی بودهاند، اما در عمل مسیری را پی گرفتند که در راستای دستیابی بر همین توانایی بود. وجود این ویژگی در جناح اصحاب ارأیت، و در مقابل ناتوانی روزافزون مخالفان طرح مسائل تقدیری در پاسخگویی به نیازهای عمومی، سبب میشد تا شرایط اجتماعی به نفع اصحاب ارأیت دگرگون گردد و رفته رفته جایگاه آنان در محافل و مجامع استحکام یابد. حکایت نکوهشی از زبان ابو وائل (د ح ۸۳ق)، تابعیِ کوفی و از واپسین بازماندههای شاگردان ابن مسعود نسبت به اصحاب ارأیت، نشان میدهد که به روزگار حیات او، شیوههای این گروه از پذیرش و رواجی نسبی برخوردار بوده، و اثرگرایان را وادار به دفاع ساخته است. [۲۰] [۲۱] [۲۲]
به روزگار نسل دوم تابعان، ابراهیم نخعی به عنوان برجستهترین میراث برِ اصحاب ابن مسعود، و عامر شعبی به عنوان شاخصترین عالم کوفه از آموختگان اصحاب حضرت علی (علیهالسلام)، اما غیر شیعی، کانون توجه محافل فقهی کوفه بوده، و در شکلگیری مکاتب فقهی کوفه نقشی اساسی ایفا نمودهاند. اگرچه در منابع سنتی، تصور عمومی بر آن است که ابراهیم و شعبی هر دو از اثرگرایان و مخالفان سرسخت اصحاب ارأیت بودهاند، [۲۳] [۲۴] [۲۵] اما با نگرشی تحلیلی باید اذعان داشت که شیوههای فقاهت و نیز چگونگی برخورد این دو با پدیده «ارأیت»، کاملاً یکسان نبوده است. در واقع، باید پذیرفت که ابراهیم نخعی نسبت به تقدیر فقهی، برخوردی معتدلتر داشته، و به گونهای از جمع میان رأی و اثر معتقد بوده است. [۲۶] بیراه نیست که از محفل درس او، خلفی چون حماد بن ابی سلیمان، برجستهترین شخصیت اصحاب ارأیت برخاسته است. ابن عون از معاصران وی در مقایسهای میان روش ابراهیم و شعبی، شعبی را در فتوا بسیار اهل پرهیز، و ابراهیم را بسیار پرگو و پرفتوا شمرده است، [۲۷] شیوهای که او را در عمل، تا حدودی به اصحاب ارأیت نزدیک میساخته است.
موضوعات مرتبط:
علوم قرآن و حدیث ،
وبلاگ علوم قرآن و حدیث ،
حدیثبرچسبها:
اصحاب ارأیت ,
اصحاب رأی ,
رجال 2 ,
دکتر پاکتچی ,
منابع کهن اهل سنت
دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 482 تاريخ : يکشنبه 20 خرداد 1397 ساعت: 3:14