بررسی و نقد مقاله شکل و ساختار قرآن

ساخت وبلاگ

مقاله  «شکل و ساختار قرآن»: (Form and structure of the Quran) در جلد دوم دائرة المعارف قرآن لایدن به چاپ رسیده است. نگارندة مقاله، آنجلیکا نیوورث[1] (Angelika Neuwirth) در آغاز، تاملاتی مقدماتی دربارة تنظیم قرآن و رسمیت یافتن آن با عنوان «براهین دو وجهی روش شناختی» «ارائه نموده و به دو موضع به ظاهر ناسازگار در پژوهش قرآنی قدیم و معاصر اشاره کرده است.

سپس موضوعات مهمی از قبیل «رسمیت و مسئله سوره به عنوان واحد قرآنی»، «نتایج روش شناختی»، «ویژگی ادبی، سبک شناسی و زبان شناسی قرآن»، «طبقه بندی دوره های وحی قرآنی»، «سجع و ساختارهای آیه به عنوان معیاری برای تاریخ گذاری نسبی»، «تقسیم‌های فرعی میان طبقات آیه»، «عبارات موزون»، «عناصر ساختاری سوره»، «سوگندها»، «آیات معادشناسی»، «آیات تکوینی»، «داستانهای عذاب»، «مجادله‌ها»، «احتجاجهای دینی»، «آیات الاحکام»، «انواع سوره های مکی» و «انواع سوره های مدنی» را به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده است.در ادامه ناقد به نقل و نقد مهم‌ترین اظهارات وی پرداخته و مسئله جمع قرآن در عصر پیامبر(ص) را تقویت، طبقه‌بندی آیات را نقد کرده و تشبیه قرآن به سخنان کاهنان را خطا خوانده است.

واژگان کلیدی: شکل، ساختار، تنظیم، رسمیت یافتن، سبک شناسی، آیه ، سوره، قرآن و آنجلیکا نیوورث.

زندگی‌نامه آنجلی کانیوورث: پروفسور ، استاد مرکز پژوهش های عربی و سامی دانشگاه آزاد برلین. تحصیل و پژوهش در زبان عربی و زبان شناسی کلاسیک سامی در دانشگاه های برلین، تهران، قدس، مونیخ و... . کارشناسی ارشد: 1970. دکترایPH.D: 1972. دکترای phil.habil 1977. دارای مناصب مختلف علمی در دانشگاه های اردن (83-1977)، مونیخ(1984)، هامبرگ (91-1984)، عین شمس قاهره (89-1988) و ... . دارای کتاب و مقالات متعدد به زبان آلمانی و انگلیسی در مورد قرآن و زبان و ادب[2].

ترجمه مقاله:

هرگونه ارزیابی شکل و ساختار قرآن به موضع پژوهشگر نسبت به جمع و رسمیت یافتن مصاحف قرآن بستگی دارد (ر.ک: مدخلهای «جمع قرآن»؛ «مصاحف قرآن» و موتسکی، کتاب «جمع»).براساس سنّت اسلامی حاکم، نسخة نهایی معتبر قرآن مرهون جمع و تدوینی است که توسط کمیتة برگزیده از سوی عثمان بن عفان صورت گرفته. این مطلب، پذیرفته شده است که پیدایش این مصحف ترتیبی را برای سوره‌هامعین می‌سازد که تا آن زمان تثبیت نشده بود. (1)

همچنین در بسیاری از موارد، آیاتی را درج نموده است که از موقعیتی خاص به درون سیاقهایی کاملاٌ جدید انتقال یافته‌اند. (2) البته کمیتة مزبور، با صداقت مطالبی را به متن قرآن پیوند می‌دهد که اعتبار آنها از طریق سنت مکتوب یا شفاهی موثق تأیید شده است (بنگرید به: مدخل «نقل شفاهی») و مصاحف کامل مربوط به آیات وحیانی قرآن که در آن زمان موجود بود، را مورد ملاحظه و بررسی قرار داده اند.

بنابراین اقدام کمیته، به لحاظ سنتی به عنوان عمل جمع معین شده است؛ عملی که بر اساس تصور مسئول آن، یعنی عثمان به صورت کامل انجام گرفت. عثمان طبق گزارش، با چشم پوشی از اِعمال برخی ملاحظات زبان شناختی، کار دیگری غیر از گرد آوری همه قسمتهای موجود قرآن، بر گرد آورندگان آن تکلیف نکرد. (3)

در عین حال، با تثبیت متن صامت عثمانی، یک روند قطعی در ارتباط با ساختار آن تنظیم شده بود که موجب پیدایش تحولی جنجال بر انگیز شد، یعنی تدوین پیوستی آیات که با تسامح و قالب بندی نشده ترکیب یافتند و پیامها و ارتباطات از هم گسیخته شدند ـ بنابراین ویژگی سوره های بلند مدنی ـ با ساختارهای ترکیبی چند موضوعه و ذهنی که به گونه ای فنی قطعاتی را تغییر داده بودند که سوره هایی کوتاه و متوسط را تشکیل می‌داد و منجر به پیدایش مجموعه ناهماهنگ شد؛ واقعیتی که پیامدهای خاصی را به دنبال خود آفرید. زمانی که این عناصر با هم آمیخته شدند تا مجموعه ای منسجم و جامع به نام مصحف را پدید آورند، آنها نسبت به ویژگی آئین دینی و سیاق ارتباطی خود در پیدایش جامعه، بی طرف شدند.

واحدهای متن قرآنی که از قبل معین شده و با ابزار و عواملی معتبر چون بیانات کلی واقع شده در ابتدای سوره‌هاو نشانه های خاتمه سوره ها، تشخیص‌پذیر بودند، از رهگذر فرایند جمع وبا عنوان «سوره» مطرح گردیدند. البته آنها میزان قابل توجهی از اهمیت خود را از دست دادند، زیرا در همان مصحف، واحدهای دیگری نیز با عنوان «سوره ها» پدید آمد که آیات تشکیل دهندة آنها یک ساختار ادبی منسجم را تشکیل نداده بودند و از این رو، این ادعا که آن سوره‌هابه لحاظ ساختاری از ترکیبی منظم پدید آمده اند، را بی اعتبار می‌ساختند. سرانجام ، سوره هایی که به سادگی ترکیب یافته بودند، دیگر به عنوان واحدهای ادبی مکمل هم که رسانندة پیام خود و نشانگر مراحل خاص یک فرایند ارتباطی باشند، شمرده نشدند.

برعکس، زمانی همه فرازهایی که در رده ای یکسان قرار گرفته بودند، متنهایی به صورت تصادفی برگزیده شدند که می‌توانستند از سیاق سوره های خود استخراج شده و به عنوان تبیین کنندة متن‌های دیگر که به گونه تصادفی انتخاب شده بودند، به کار بروند. بنابراین، آیات به حسب واقع بدون تکیه به سیاق و فارغ از این نزاع گردیدند که به آنها براساس واحدهای اصلی خود، ویژگی درون محوری بدهد. واحدهای متنی معتبر، ترکیب ادبی خود را از دست دادند و به خاطر اینکه به جای یکدیگر تکرار می‌شدند، می‌توانستند با هم مخلوط گردند.

بنابراین قرآن، با رسمیت یافتن نهایی خود، از حالت تاریخ گذاری خارج گردید وبه جای اینکه فرایند ظهور پی در پی آن در متن قرآن آشکار گردد، ابدی بودن پیام آن و بررسی شدن فارغ از زمان، ویژگی آن شد. این ویژگی، فهم قرآن را کاملاً به سیره وابسته کرده بود؛ مجموعه ای که گرچه به گونه ای جدا نقل شده و مدون گردیده بود، ولی از همان اوایل توسط خوانندگان وشنوندگانش به هم پیوند می‌خوردند.

سنت نبوی در پیدایش فرا تاریخی خود مبتنی بر احادیث کتاب مقدس، جایگاهی یافت که تاریخ درون قرآنی باید به گونه صحیح احراز نماید، یعنی تاریخ در هر حال، ادله و شواهد تاریخ گذاری را مربوط به فرایند ارتباطات اجتماعی و آیین دینی که شکل مشخص درون قرآنی را می‌گرفت و در ساختار سوره‌ها منعکس می‌شد، پراکنده می‌سازد. (4) تحقیقات ادبی بیشتر نسبت به ساختار جزئی قرآن که بتواند ویژگیهای یافتنی آن تاریخ را نمایان سازد، در حیطة آرزوی صرف، باقی مانده است.

این مقاله به بررسی زبان و سبک قرآن به صورت عام خواهد پرداخت (ر.ک، به: مدخلهای «زبان قرآن»؛ «ادبیات قرآن»؛ «فصاحت قرآن») و بر همین اساس، نوع ادبی خاصی که در قرآن تمرکز یافته است، براساس شکل و محتوا ارزیابی خواهد شد.

دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 379 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت: 13:36

خبرنامه