ما ترك على ظهرها من دابة

ساخت وبلاگ

و لو يواخذ اللّه النّاس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابة...

مراد از مؤ اخذه در اين آيه، مؤ اخذه دنيوى است، به دليل اينكه دنبالش فرموده: (و لكن يوخرهم الى اجل مسمى ليكن عذابشان را براى مدتى معين تاءخير مى اندازد....) و مراد از كلمه (ناس ) تمامى مردم است، چون قبل از آيه شريفه، از مؤ اخذه بعضى از مردم كه همان نيرنگبازان و تكذيب كنندگان به آيات خدا باشند، گفتگو كرده بود.

و مراد از جمله (ما كسبوا) گناهانى است كه كسب كرده اند، به قرينه مؤ اخذه، كه همان عذاب باشد، و به شهادت اينكه در جاى ديگر همين معنا را آورده، و فرموده: (و لو يواخذ اللّه النّاس بظلمهم ما ترك عليها من دابة ).

و مراد از (ظهرها) روى زمين است، چون مردم روى زمين زندگى مى كنند، علاوه بر اين در آيه قبلى ذكرى از زمين به ميان آمده بود.

و مراد از (دابة جنبنده ) هر موجودى است كه روى زمين جنب و جوش و حركتى داشته باشد، چه حيوان و چه انسان. و اگر به كيفر كفر و تكذيب انسانها، همه جنبندگان را هلاك مى كند، براى اين است كه همه جنبندگان براى انسان خلق شده اند، همچنان كه خالق تعالى خودش فرمود: (خلق لكم ما فى الارض جميعا)

و اينكه بعضى از مفسرين گفته اند: (اين هلاكت همه جنبندگان به خاطر شومى گناهان است، همچنان كه از آيه (و اتقوا فتنة لا تصيبن الّذين ظلموا منكم خاصة ) برمى آيد كه پاره اى از گناهان و ظلم ها فتنه اى مى آورد عالم گير، كه غير از مرتكب ظلم را نيز شامل مى شود. درست نيست، براى اينكه شومى گناه نبايد از گناهكار تجاوز كند و دامنگير غير او شود، همچنان كه خداى تعالى فرموده: (و لا تزروا زرة وزر اخرى ) و اما آيه اى كه شاهد آورد، يعنى آيه (و اتّقوا فتنة لا تصيبنّ الّذين ظلموا منكم خاصة ) مدلولش - به بيانى كه در تفسير سوره انفال گذشت - اين است كه: فتنه ناشى از ظلم تنها به كسانى از ايشان مى رسد كه مرتكب ظلم شدند، نه به عموم مردم اعم از ستمكاران و غير آنها - براى مزيد اطلاع به همانجا مراجعه شود.

(و لكن يوخرهم الى اجل مسمى ) - منظور از (اجل مسمى ) مرگ و يا قيامت است، (فاذا جاء اجلهم فان اللّه كان بعبادة بصيرا)، يعنى وقتى اجلشان رسيد، خدا به كار بندگان بصير است، هر يك را به آنچه كه كرده جزا مى دهد، و به اعمالشان داناست، چون بندگان او هستند، و چگونه ممكن است خالق از خلق خود و رب از عمل بنده خود غافل و جاهل باشد؟

از آنچه گذشت روشن شد كه: جمله (فان اللّه كان بعباده بصيرا) از باب به كار بردن سبب در جاى مسبب است، كه همان جزا باشد.

و آيه شريفه يعنى جمله (ولو يواخذ اللّه النّاس...) در حقيقت در جاى جواب از سوالى تقديرى قرار گرفته، سؤ ال ى كه ناشى از آيه قبلى مى شد، چون در آيه قبلى خداى تعالى اهل نيرنگ و تكذيب را - كه همان مشركين مكه باشند - تهديد مى كرد به مؤ اخذه، و براى آنان از امت هاى سابق شاهد آورد، كه آنها نتوانستند خدا را به ستوه آورند.

چون سخن بدينجا انجاميد، گويا كسى پرسيده: وقتى هيچ چيز نه در آسمان و نه در زمين خدا را به ستوه نمى آورد، پس چطور ساير مردم را به حال خود واگذاشته، هر گناهى مى خواهند مرتكب مى شوند و چرا آنها را به جرم گناهانشان عذاب نمى كند؟ در پاسخ فرموده: (اگر خدا مى خواست همه مردم را به جرم گناهانشان مؤ اخذه كند، آن طور كه نيرنگ بازان از مشركين و مكذبين را مؤ اخذه كرد، ديگر هيچ جنبده اى بر روى زمين باقى نمى ماند). و حال آنكه خدا چنين حكم كرده كه: مردم، در روى زمين بمانند و زمين را آباد كنند، همچنان كه فرموده: (و لكم فى الارض مستقر و متاع الى حين ) پس بدين جهت گناهكاران را مؤ اخذه نمى كند، و آنها را تا روزى معين مهلت مى دهد. و آن روز يا روز مرگ است و يا روز قيامت. پس وقتى آن روز رسيد هر عاملى از ايشان را به آنچه عمل كرده، جزا مى دهد، كه او به كار بندگانش بصير است.


موضوعات مرتبط: تفسیر
برچسب‌ها: ما ترك على ظهرها من دابة , تفسیر , تفسیر قرآن , تفسیر المیزان , سوره فاطر دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 371 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 17:24

خبرنامه