وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ

ساخت وبلاگ

كلمه (حشر) به معناى جمع كردن مردم و فرستادنشان به دنبال كار است، اما فرستادن به زور و جبر، و كلمه (يوزعون ) از ماده وزع به معناى منع است و يا به قول بعضى ديگر، به معناى (حبس ) مى باشد و معناى آيه به طورى كه گفته اند: اين است كه براى سليمان لشكرش جمع شد، لشكرها كه از جن و انس و طير بودند و از اينكه متفرق شوند يا در هم مخلوط گردند جلوگيرى مى شدند، بلكه هر يك در جاى خود نگهدارى مى شدند.

طوايف مخصوص از جن و انس و طير لشكريان سليمان عليه السّلام بوده اند

از آيه شريفه بر مى آيد كه گويا سليمان (عليه السلام) لشكرهايى از جن و طير داشته، كه مانند لشكريان انسى او با او حركت مى كردند.

و كلمه (حشر) و همچنين وصف محشورين به اينكه لشكريان او بودند و همچنين سياق آيات بعدى، همه دليلند بر اين كه لشكريان آن حضرت طوايف خاصى از انسانها و از جن و طير، بوده اند، براى اينكه در آيه شريفه فرموده : (براى سليمان جمع آورى شد لشكريانى كه از جن و انس و طير داشت ) و كلمه (من ) تبعيض و يا بيان را مى رساند.

بنا بر اين سخن فخر رازى در تفسير كبير كه گفته : (آيه دلالت دارد بر اينكه همه جن و انس و طير لشكر او بودند و همه روى زمين را مالك بوده و جن و طير زمان او مانند انسانها عاقل و مكلف بوده اند و بعد از زمان او دوباره به حالت توحش قبلى برگشته اند) حرف عجيب و غريبى است.

و عين اين سخن را درباره مورچگان و آن مورچه بزرگ كه با سليمان سخن گفته زده است و در تفسير آيه مورد بحث گفته است : معنايش اين است كه : خداى تعالى همه اين اصناف را لشكريان او قرار داد و اين وقتى ممكن است كه آن جناب بتواند در همه اين اصناف بر طبق دلخواه خود فرمان دهد و تصرف كند و اين نيز وقتى ممكن است كه همه آن اصناف عقل داشته باشند، چون تا عقل نباشد تكليف صحيح نيست، و يا اگر هم عقل درست و حسابى نداشته اند حد اقل بايد به قدر يك كودك كه نزديك به حد تكليف رسيده عقل داشته باشند و از همين جهت است كه ما گفتيم : خداى تعالى در روزگار سليمان مرغان را عاقل كرد، و بعد از دوره او دوباره بصورت اولشان يعنى همان حالى كه الا ن در زمان ما دارند برگردانيد، چون اصناف حيوانات در دوره ما عقل ندارند، هر چند كه هر يك در پيش برد هدفهاى زندگى خود و به دست آوردن حوايج خود و يا حوايج مردم ملهم به دقايقى حيرت انگيز هستند، مانند زنبور عسل و غير آن و وجوه ضعف و اشكالاتى كه بر گفته وى وارد است احتياجى به بيان ندارد.

و اگر در آيه مورد بحث جن را جلوتر از انس و طير ذكر كرد از اين جهت است كه مسخر شدن جن و به فرمان در آمدن او براى يك انسان، عجيبتر از آن دوتاى ديگر است. و اگر بعد از جن، انس را آورد، نه طير را، باز براى همين است كه مسخر شدن انسانها براى يك انسان عجيبتر از مسخر شدن طير است و علاوه بر اين، رعايت مقابله بين جن و انس هم شده.


موضوعات مرتبط: تفسیر
برچسب‌ها: وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَا , تفسیر , تفسیر قرآن , حشر , تفسیر المیزان دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : وَحُشِرَ,لِسُلَيْمَانَ,جُنُودُهُ,الْجِنِّ,وَالْإِنسِ,وَالطَّيْرِ,يُوزَعُونَ, نویسنده : drmostafavia بازدید : 303 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 12:31

خبرنامه