يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ

ساخت وبلاگ

در باره «هلالهای ماه» از تو سؤال می‌کنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام می‌پوشیدند، از درِ خانه وارد نمی‌شدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد می‌شدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانه‌ها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه‌ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)
Sahih internationalyusufali
They ask you, [O Muhammad], about the new moons. Say, "They are measurements of time for the people and for Hajj." And it is not righteousness to enter houses from the back, but righteousness is [in] one who fears Allah. And enter houses from their doors. And fear Allah that you may succeed.

معانی کلمات آیه

«الأَهِلَّةِ»: جمع هلال، ماه نو. ماه کمانی شکل. «مَوَاقِیتُ»: جمع میقات، زمان‌سنج. واژه (میقات) اسم آلت و از ماده (وقت) است. یعنی آنچه بدان وقت شناخته می‌شود. «ظُهُورِ»: جمع ظَهْر، پشت‌بامها. «إتَّقَی»: تقوا پیشه کرد. پرهیزگاری کرد. «أَبْوَابِ»: جمع باب، درها.

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

معاذ بن جبل به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفت: يا رسول الله جماعت يهود درباره هلال از ما زياد سؤال مي‌كنند تكليف ما چيست؟ اين آيه در جواب او نازل گرديد چنان كه از قتادة نيز روايت شده كه درباره خلقت هلال و از اين كه چرا آفريده شده از پيامبر مى پرسيدند، اين آيه نازل شد.[۳]

و نيز از ابن عباس و ابوالعالية هم روايت گرديده است[۴] و همچنين از ابن عباس نقل نمايند: كه معاذ بن جبل و ثعلبة بن غنم از پيامبر درباره ماه و كم و زياد شدن او در اوائل و اواسط و اواخر هر ماه كه بر يك حالت ثابت قرار نمى گرفته، سؤال مي‌كردند، سپس اين آيه نازل گرديده است[۵] و درباره اين قسمت از آيه «وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُواالْبُيُوتَ» چنين نقل نمايند كه در جاهليت رسم چنين بوده كه اگر كسى از براى حج يا عمره احرام مى بست و محرم مي‌گشت. در حال احرام از در خانه يا خيمه وارد نمى گرديد بلكه از پشت بام و يا از سوراخ ديوار وارد خيمه يا خانه مي‌شد و اين كار را جزء نيكوكارى و برّ محسوب مي‌داشتند.

و در عين حال آنانى كه از حمس يعنى از طوايف قريش و كنانه و خزاعة و ثقيف و جشم و بنو عامر بن صعصعة و بنو نضر بن معونة بودند چنين عملى را مرتكب نمى شدند و بدان جهت به آن‌ها حمس مى گفتند كه در روش خود سخت محكم و پابرجا مى بودند. چه آن كه حماسه به معنى شدت شجاعت است و وقتى كه اسلام ظهور نمود در اوائل امر اين روش جارى بود به قسمى كه روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله به خانه يكى از انصار با حالت احرام وارد گرديد و بنا به قاعده حمس از در خانه انصارى وارد شد و شخصى با وى بنام قطبة بن عامر حج است و نيكوئى به آن نيست كه از پشت ديوار به خانه درآئيد. بلكه نيكوكار كسى است كه پرهيزكار (و خداترس) باشد و در خانه ها از در آن وارد شويد و از خداوند بترسيد باشد كه رستگار گرديد.

انصارى نيز وارد شد مردم اعتراض كردند و گفتند: يا رسول الله! قطبه مردى فاسق و فاجر است و حمسى نيست. چرا با تو از در خانه وارد شده است؟ پيامبر نيز از قطبه علت آمدن او را از در خانه با خودش پرسيد. قطبه در جواب گفت: يا رسول الله از تو پيروى كردم و هر كارى كه شما انجام بدهيد من هم به پيروى شما انجام مي‌دهم. پيامبر گفت: من مردى حمسى هستم. قطبه گفت: دين من دين شما است سپس اين آيه نازل گرديد.[۶]

و نيز گويند اين قسمت از آيه «وَأْتُواالْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» درباره امام على مرتضى عليه‌السلام نازل گرديده، بنا به روايت منقول از پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمود، (انا مدينة العلم و علىّ بابها، اى لاتأتوا المدينة الّا من بابها).[۷]

تفسیر آیه

تفسیر نوراثنی عشریروان جاویداطیب البیانبرگزیده تفسیر نمونهسایر تفاسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)

«189» يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‌ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‌
از (حكمت) هلال‌هاى ماه از تو سؤال مى‌كنند، بگو: براى آن است كه مردم اوقات (كارهاى خويش) و زمان حج را بشناسند. (اى پيامبر به آنان بگو:) نيكى آن نيست كه (در حال احرام حج،) از پشت خانه‌ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه تقوا پيشه كنيد و از درها وارد خانه‌ها شويد، از خداى بترسيد، باشد كه رستگار شويد.
«1». نهج‌البلاغه، خطبه 224.
«2». نهج‌الفصاحه، ح 539.
جلد 1 - صفحه 297

نکته ها

كلمه «مواقيت» جمع «ميقات» به زمان يا مكانى معيّن گفته مى‌شود كه براى انجام كارى مشخّص شده باشد.
در اين آيه ضمن پاسخگويى به سؤال گروهى از مردم كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هلال ماه مى‌پرسيدند، به مواردى اشاره دارد كه با هم آن را بررسى مى‌كنيم: اى پيامبر! به آنها كه از فايده‌ى جلوه‌هاى مختلف ماه مى‌پرسند، بگو: آن تغييراتى كه در ماه پديد مى‌آيد، براى مردم وسيله‌ى وقت شناسى و تقويم همگانى و طبيعى است. يكى از امتيازات اسلام اين است كه برنامه‌هاى خود را با مقياس‌هاى طبيعى، عمومى و مجانى طرح مى‌كند، مثلًا براى تعيين مقدار آب كُر، وَجب را مقياس قرار مى‌دهد و يا براى تشخيص وقت نماز، طلوع و غروب و زوال خورشيد را مطرح مى‌كند. و براى آغاز و انتهاى ماه رمضان و يا ايام حج، هلال ماه را ملاك قرار داده است. اشكال مختلف ماه نيز، حكم يك نوع تقويم عمومى را دارد كه در اختيار همه است. نياز به تقويم و تاريخ، لازمه‌ى زندگى اجتماعى است و بهترين وسيله عمومى براى اين تقويم همين است كه افراد اعمّ از باسواد و بى‌سواد در هر كجاى عالم با يك نگاه و در يك لحظه بتوانند روزهاى ماه را تشخيص دهند. سپس مى‌فرمايد:
نيكى در آن نيست كه در حال احرام، به جاى استفاده از دَر براى ورود به خانه، از پشت خانه و بيراهه وارد شويد واين عقيده، خرافه‌اى بيش نيست كه در حال احرام بايد از پشت خانه‌ها وارد شد.
هر كارى راهى دارد و بايد از مجراى طبيعى و راهش وارد شد. براى انجام هركار زمان مناسب، شيوه مناسب و رهبر مناسب لازم است. همانگونه كه زمان از طرف خداوند به وسيله ماه و هلال معيّن مى‌شود، رهبرى نيز بايد از طرف خداوند تعيين شود. بنابراين معناى آيه چنين است: از هلال براى وقت شناسى استفاده كنيد و در روش انجام امور، به دستورات آسمانى و رهبران مراجعه كنيد و بيراهه نرويد. سعادت و خوشبختى، راهى دارد كه بايد از راهش وارد شد و در انتخاب زمان، روش و رهبر از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از آيه‌ «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» آن است كه هر كارى را از
جلد 1 - صفحه 298
راهش وارد شود. «1» و امامان معصوم عليهم السلام فرمودند: ما آل‌محمّد باب خداوند هستيم.
وپيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: من شهر علمم و على درب آن است. «2»
در اين آيه جمله‌ «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» ميان دو «تقوى» قرار گرفته است، شايد اين رمز آن باشد كه شناخت راه كار و ورود و خروج در امور، نياز به تقواى فوق‌العاده دارد و كسانى كه تقواى كمى داشته باشند بازهم بى‌راهه مى‌روند.
شايد معناى آيه چنين باشد: مردم كه درباره هلال از تو مى‌پرسند، جوابى درخور فهم آنان بگو كه اين هلال راهى است براى شناخت زمان و نظم امور دينى. امّا اگر مى‌خواهيد چگونگى تغييرات ماه را بفهميد، بايد از راهش وارد شويد و مطالعه كنيد و درس بخوانيد.
اين مطلب را قرآن در اين قالب بيان فرمود كه برّ و نيكى، بيراهه رفتن نيست، بلكه بايد هركارى را از راهش وارد شد و راه شناخت تغييرات جوّى، تحصيلات در اين باره است.
پیام ها
1- حركت كرات و ماه، داراى برنامه و زمان‌بندى دقيقى است كه مى‌تواند در برنامه عبادت و نظم امور زندگى مردم مؤثر باشد. «3» «قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ»
2- اگر جمادات وكرات آسمانى نظم دارند وبراى انتظام امور انسان‌ها جهت‌گيرى شده‌اند، شرط انصاف نيست كه ما موجوداتى بى‌نظم وبى‌حساب و رها باشيم. «قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ»
3- در پاسخ به سؤالات، جوابى دهيد كه سؤال كننده بفهمد و مورد نيازش باشد.
«قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ»
4- اسلام، با آداب و رسوم جاهلى و خرافى مبارزه مى‌كند. «لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها»
«1». تفسير برهان، ج 1، ص 190.
«2». تفسير مجمع‌البيان، ج 2، ص 509.
«3». امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمودند: هرگاه هلال ماه رمضان را ديديد، روزه بگيريد و در پايان، همين كه هلال ماه شوال را ديديد، عيد فطر بگيريد. تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 176.
جلد 1 - صفحه 299
5- برّ و نيكى را نبايد از خرافات، عادات و سيره نياكان بدست آورد، بلكه راه شناخت برّ، در چارچوب فرمان وحى و رهبران معصوم عليهم‌السلام و شيوه‌هاى منطقى است. «لَيْسَ الْبِرُّ ... وَ لكِنَّ الْبِرَّ»
6- هرگاه راهى را بستيد، راه صحيحى را نشان بدهيد. «لَيْسَ الْبِرُّ ... وَ لكِنَّ الْبِرَّ»
7- ارزش مفاهيم دينى، زمانى است كه در افراد جلوه كند. بجاى اينكه بگويد:
نيكى تقواست، فرمود: نيكى، متّقى است. «وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‌»
8- بيراهه رفتن تقوا نيست. اگر از سيره عقلا واولياى خدا سرپيچى كنيم ونام آنرا تقوا وخودسازى بگذاريم منحرف شده‌ايم. «أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
9- بكارگيرى روشهاى نادرست و غير منطقى براى انجام امور، خلاف تقواست.
«وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
10- حفظ وقت و مراعات نظم در كارها و عبادات، يكى از مصاديق تقوا و فلاح است. «مَواقِيتُ لِلنَّاسِ ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
11- رستگارى، نهايت تكامل است. بسيارى از دستورات، براى رسيدن به تقواست، ولى در اين آيه، تقوا مقدّمه‌ى رستگارى است. «اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»


موضوعات مرتبط: علوم قرآن و حدیث ، علوم قرآن ، وبلاگ علوم قرآن و حدیث ، تفسیر
برچسب‌ها: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِي , يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ , قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ , تفسیر , تفسیر قرآن دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : يَسْأَلُونَكَ,الْأَهِلَّةِ,مَوَاقِيتُ,لِلنَّاسِ,وَالْحَجِّ, نویسنده : drmostafavia بازدید : 340 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 12:15

خبرنامه