اءتى اءمر الله فلا تستعجلوه سبحنه و تعلى عما يشركون

ساخت وبلاگ

بنام خداوند بخشنده بخشايشگر
1 - فرمان خدا (دائر به مجازات مشركان و مجرمان ) فرا رسيده است براى آن عجله نكنيد منزه و برتر است خداوند از اينكه شريك براى او قائل ميشوند.
2 - فرشتگانرا با روح الهى به فرمانش بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل ميكند (و به آنها دستور ميدهد) كه مردم را انذار كنيد (و بگوئيد) معبودى جز من نيست بنابر اين از مخالفت (دستور) من بپرهيزيد.
تفسير :
فرمان عذاب نزديك است
همانگونه كه قبلا گفته شد قسمت مهمى از آيات آغاز اين سوره در مكه نازل شده است ، در همان ايام كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) درگيرى شديدى با مشركان و بت پرستان داشت ، و هر روز در برابر دعوت حيات آفرين و آزادى بخش او به بهانه هائى متوسل ميشدند، از جمله اينكه هر گاه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آنها را تهديد به عذاب الهى ميكرد بعضى از لجوجان ميگفتند اگر اين عذاب و كيفر كه ميگوئى راست است پس چرا به سراغ ما نمى آيد؟
و شايد گاهى اضافه ميكردند كه اگر فرضا عذابى در كار باشد ما دست به دامن بتها ميشويم تا در پيشگاه خدا شفاعت كنند تا اين عذاب را از ما بردارد، مگر نه اين است كه آنها شفيعان درگاه اويند؟!
نخستين آيه اين سوره ، خط بطلان بر اين اوهام كشيده و مى گويد: عجله نكنيد فرمان خدا براى مجازات مشركان و مجرمان ، قطعا فرا رسيده است (اتى امر الله فلا تستعجلوه ).
و اگر فكر ميكنيد بتان شفيعان درگاه اويند سخت در اشتباهيد خداوند منزه و برتر از آنست كه آنها براى او شريك مى سازند (سبحانه و تعالى عما يشركون ).
بنابر اين (امر الله ) در آيه فوق اشاره به فرمان خداوند در مورد عذاب مشركان است ، و كلمه (اتى ) هر چند فعل ماضى است و به معنى تحقق اين فرمان در گذشته است ، اما مفهوم آن مضارعى است كه قطعا تحقق مى يابد، و اين در قرآن فراوان است كه مضارع قطعى الوقوع با صيغه ماضى ذكر مى شود.
بعضى از مفسران نيز احتمال داده اند كه امر الله اشاره به خود عذاب است نه فرمان عذاب ، و بعضى نيز آن را به معنى روز قيامت گرفتهاند، ولى تفسيرى كه ذكر كرديم از همه اينها نزديكتر به نظر ميرسد.
و از آنجا كه هيچ مجازات و كيفرى بدون بيان كافى و اتمام حجت عادلانه نيست ، در آيه بعد اضافه ميكند خداوند فرشتگان را با روح الهى به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل ميكند (ينزل الملائكة بالروح من امره على من يشاء من عباده ).
(و به آنها دستور ميدهد كه مردم را انذار كنيد و از شرك و بت پرستى بترسانيد، و بگوئيد معبودى جز من نيست ) (ان انذروا انه لا اله الا انا).
(بنابر اين تنها از مخالفت من بپرهيزيد و در برابر من احساس مسئوليت كنيد (فاتقون ).
در اينكه منظور از (روح ) در اين آيه چيست ؟ مفسران گفتگوى بسيار كرده اند، ولى ظاهر اين است كه منظور از آن ، وحى و قرآن و نبوت است كه مايه حيات و زندگى انسانها است .
گرچه بعضى از مفسران ، وحى را از قرآن ، و هر دو را از نبوت در اينجا جدا كرده اند و به صورت سه تفسير بيان داشته اند، ولى ظاهر اين است كه همه به يك حقيقت باز ميگردد.
و به هر حال (روح ) در اينجا جنبه معنوى دارد، و اشاره به هر چيزى است كه مايه حيات دلها است و سبب تربيت نفوس و هدايت عقلها ميگردد، همانگونه كه در آيه 24 سوره انفال ميخوانيم : يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم : اى كسانى كه ايمان آورده ايد اجابت كنيد دعوت خدا و پيامبرش را هنگامى كه شما را به چيزى فرا ميخواند كه مايه حيات و زندگى شما است ).
و در سوره غافر آيه 15 ميخوانيم يلقى الروح من امره على من يشاء من عباده : (او روح را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القا ميكند)
و در سوره شورى آيه 52 چنين آمده : و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان : (اين گونه ، روحى را به فرمان خود بر تو وحى فرستاديم ، تو پيش از آن ، از كتاب و ايمان آگاه نبودى )!
روشن است كه (روح ) در اين آيات به معنى (قرآن ) و (محتواى وحى )
و (فرمان نبوت ) است .
گرچه روح در ساير آيات قرآن به معانى ديگرى نيز آمده است ولى با توجه به قرائنى كه ذكر شد مفهوم روح در آيه مورد بحث ، قرآن و محتواى وحى مى باشد.
ذكر اين نكته نيز لازم است جمله (على من يشاء من عباده ) (بر هر كس از بندگانش بخواهد) هرگز به اين معنى نيست كه موهبت وحى و نبوت بى حساب و كتاب است ، زيرا (مشيت ) الهى هرگز از (حكمت ) او جدا نمى باشد، و به مقتضاى حكيم بودنش اين موهبت را در محل شايسته و لايق قرار ميدهد: الله اعلم حيث يجعل رسالته : (خداوند ميداند رسالت خود را در كجا قرار دهد) (انعام - 124).
اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه اگر نخستين فرمان الهى به پيامبران ، به مقتضاى جمله (ان انذروا) انذار و بيم دادن است ، به خاطر اين است كه براى بيدار كردن يك قوم گمراه و آلوده به شرك و فساد هيچ چيز مؤ ثرتر از انذار نيست ، انذارى بيدار كننده ، آگاه كننده و حركت آفرين !. درست است كه انسان هم طالب سود است ، و هم دافع زيان ، ولى تجربه نشان داده كه تشويق در افراد آماده تر اثر ميگذارد، در حالى كه اثر تهديد در آنها كه آلوده ترند بيشتر است ، و براى آغاز نبوت بايد انذارهاى كوبنده در راس برنامه باشد.


موضوعات مرتبط: علوم قرآن و حدیث ، وبلاگ علوم قرآن و حدیث ، تفسیر
برچسب‌ها: اتى امر الله فلا تستعجلوه , تفسیر , تفسیر قرآن , مضارع محقق الوقوع , علوم قرآن و حدیث دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : تستعجلوه, نویسنده : drmostafavia بازدید : 338 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 12:15

خبرنامه