تعریف مفعول معه

ساخت وبلاگ
اهداف درس:

- آشنایی با مفعول معه و ویژگی های آن

- بیان تفاوت میان «واو عطف» و «واو معیت»

- تطبیق قواعد فرا گرفته شده با مثال

 

در ابتدا می خواهیم با مفعول معه که موضوع بحث ماست آشنا شویم، قبل از هر چیز باید گفت همان طور که از نام آن پیداست، «مفعول معه» جز و دسته مفاعیل است پس:

«مفعول معه» اسم منصوبی است که بعد از «واو» قرار می گیرد که این «واو» معنای «مع» می دهد: «جئت و فاطمةَ» (با فاطمه آمدم)

همان طور که در مثال فوق مشاهده کردید «فاطمة» بعد از «واو» آمده که این «واو» به معنای «مع» (با) می باشد و « فاطمة» به عنوان مفعول معه منصوب می شود.


تمرین: اکنون به مثال هایی در این زمینه دقت کنید:

- کیف أنت و السفرَ غداً؟ (با سفر فردا چطوری؟)

- مالکم و الأمرَ الذی لا یعینکم؟ (شما را با کاری که مربوط به شما نیست چه کار؟)

- إذهب و أباک (با پدرت برو)

- ینهض الزّارع و طلوعَ الشمس، و یرقد و غیابَ الشمس (کشاورز با طلوع خورشید از جا برمی خیزد و با غروب خورشید می خوابد).

چنانچه در مثال های فوق دقت کنید در خواهید یافت که نمی توان «واو معیت» را همچون «واو عطف» ترجمه کرد زیرا معنای جمله نارسا خواهد بود.


اکنون می خواهیم بدانیم شرایط جمله به چه صورتی است که برخی از «واو» ها قابلیت ان را می یابند که «واو معیت» واقع شوند و برخی دیگر لزوماً باید «واو عطف» منظور شوند:

 

مفعول معه

در مثال اول- سافر أخوک و الصّبح»- «مسافر» تنها برای أخوک می تواند به کار رود و نمی توان با معطوف نمودن «الصبح» بر «أخوک» میا آن ها اشتراک ایجاد کرد زیرا معنای آن نادرست خواهد بود: «برادرت و صبح مسافرت کردند» لذا باید این «واو» به عنوان «واو معیت» در نظر گرفته شود تا بتوان گفت: «برادرت با طلوع صبح به سفر رفت».

 در مثال دوم- «سافرتُ و أخاک»- نیز «أخاک» به همراه «واو معیت» بعد از ضمیر متصل «ت» واقع شده پس چنانچه بخواهیم آن را ترجمه کنیم چنین می گوئیم: «با برادرت به سفر رفتم» امّا در این مورد یک تبصره وجود دارد و ان اینکه با کلمه دیگری میان ضمیر متصل و «واو» فاصله افتد که در آن صورت می توان آن را «واو عطف» در نظر گرفت مانند: «سافرتُ أنا و أخوک» که در این مثال با آمدن «أنا» میان فعلی که دارای ضمیر متصل است و «واو» فاصله افتاده است لذا می توان «واو» را «واو عطف» در نظر گرفت.

در مثال سوم- «سلمتُ علیه و إخوته»- «واو معیت» و «إخوته» پس از ضمیری آمده اند که مجرور به حرف جر می باشد لذا باید «واو» حتماً واو معیت ترجمه شود زیرا چنانچه بخواهیم «واو» را «واو عطف» در نظر بگیریم باید حرف جر دوباره تکرار شود یعنی باید بگوئیم: «سلّمتُ علیه و علی إخوته»، تنها در این صورت می توان «واو» را «واو عطف» در نظر گرفت.

در مثال چهارم نیز- «علّفتها تنباً و ماءاً بارداً» فعل «علّفت» به معنای علوفه داده به حیوان است که با «ماء» (آب) تناسب ندارد لذا نمی توان این فعل را برای هر دو- تبن و ماء- به کاربرد و تنها باید «واو» را «واو معیت» در نظر گرفت.

دقت کنید که «واو معیت» شروط دیگری نیز دارد که ما تنها به چند مورد از آن اشاره کردیم.


تمرین: اکنون شروط بالا را در نظر گرفته و مفعول معه را در جملات زیر ببینید:

- فأَجعلوا أمرکم و شرکاءَ کم ثمّ أمرکم علیکم عمّةً

«شرکاء» مفعول معه است زیرا «أمر» و «شرکاء» از یک جنس نیستند که بتوان یک فعل مشترک برای آن ها به کار برد.

 

- مررتُ بزیدٍ و إیّاه و سلّمتُ علیه و جمیع إخوته

«أیّاه» و «جمیع» مفعول معه هستند زیرا در صورت عطف باید حرف «باء» و «علی» قبل از آن ها تکرار شود.

 

- سافرتُ إلی الشّام أنا و أخوک

«أخوک» را می توان معطوف در نظر گرفت زیرا با آمدن «أنا» میان ضمیر متصل به فعل و «أخوک» فاصله افتاده است.

 

- رأیتک أنت و صاحبنا ماشیین علی شاطی دجله

«صاحب» معطوف است زیرا با آمدن «أنت» میان ضمیر متصل و «صاحب» فاصله افتاده است.

 

- و مالک و التلذذ حول نجدٍ                              و قد ضاقت تهامة بالّرجل

«التلذذ» مفعول معه است زیرا پس از ضمیری آمده که مجرور به حرف جر می باشد و حرف جر دوباره تکرار نشده است.

 

- لا تأکل السمّک و اللبن

«اللبن» مفعول معه است زیرا فعل «لا تأکل» قابلیت کاربرد برای هر دو کلمه- السمک و اللبن- را ندارد.

 

- فکونوا أنتم و بنی أبیکم                              مکان الکلیتین من الطَّحال

در این بیت «بنی أبیکم» معطوف است زیرا میان «بنی أبیکم« و ضمیر متصل به فعل با «أنتم« فاصله افتاده است.

 

- اُزمان قومی و الجماعة کالذّی                                      لزم الرّحاته أن تمیل ممیلا

«واو» میان «قومی» و « الجماعة» واو عطف است زیرا بیت بالا مصداق هیچ یک از شروط ذکر شده نیست.

 


در برخی موارد نیز لزوماً باید «واو» را «واو عاطفه» در نظر گرفت اکنون به ذکر آن موارد می پردازیم:

مواقعی که لزوماً «واو» را واو عطف در نظرمی گیریم :

 

1) چنانچه به معنای «مع» نباشد: «جاء زیدٌ و سعید بعده» 

2) چنانچه فعل به باب «تفاعل» رفته باشد که معنای اشتراک میانطرفین را برساند: «تخاصم زید و سعید»                     

معنای مثال اول در اصل چنین است: «زید آمد و پس از او سعید آمد» که در این مثال لزوماً «واو» را «واو عطف» در نظر می گیریم.

در مثال دوم فعل «تخاصم» معنای درگیری میان زید و سعید را می رساند یعنی زید و سعید با یک دیگر درگیر شدند که در اینجا نیز «واو» را تنها می توان «واو عطف» در نظر گرفت.

 


تمرین: اکنون به مثال های زیر دقت کنید:

- إشترک سعید و حامد فی تجارة الصوف و تدفقّت علیهما المکاسب

- هو الذی یریکم البرق خوفاً و طمعاً

- تحارب جند الله و العدو فی المعركة

 

اکنون به سؤالات زیر و پاسخ های آن دقت کنید:

1) در کدام گزینه مفعول معه وجود دارد؟

الف) تغدت الأم و الأطفال معها                                 ب) توفّی المریض و الطبیب بعدع

ج) حضر الطالب و أخوه قبله                                  مفعول معهد) سافرت أختک و الفجر

 

2) کدام گزینه نادرست است؟

    الف) مشی المسافر و الطریقَ                                    ب) سلّمت علیک و أباک

مفعول معهج) رکبتُ السیارة و حمیداً بعدی                                د) جئتُ و سلیماً

پاسخ گزینه «ج» است زیرا در سایر گزینه ها کلمه ای که بعد از «واو» آمده مفعول معه است و تنها در گزینه «ج» «واو» موجود در جمله «واو عطف» است که «واو معیت» در نظر گرفته شده است.

 

مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده

تنظیم: سمیرا بادامستانی


موضوعات مرتبط: علوم قرآن و حدیث ، زبان عربی (مبادی العربیه 4)
برچسب‌ها: تعریف مفعول معه , منصوبات , زبان عربی , مبادی العربیه 4 , علوم قرآن و حدیث دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 540 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 3:02

خبرنامه