احمدرضا قضاوی

ساخت وبلاگ

ندای اصفهان- احمدرضا قضاوی (مدرسه ی حضرت ولی عصر عجل الله فرجه)

نهج البلاغه، کتابی که آن را برادر قرآن نامیده اند، گلشنی از کلمات گهربار امام علی بن ابی طالب است که همواره در طول تاریخ از زمان جمع آوری و تنظیم آن توسط مرحوم سید رضی مورد توجه متفکران و اندیشمندان بسیاری از گروه ها و ملیت های مختلف بوده است و هرکس به نوبه ی خود از این گلزار معارف علوی توشه ای بر می دارد و از این چشمه ی حیات خود را سیراب می کند.

این کتاب، از ابن ابی الحدید معتزلی گرفته تا ابن میثم بحرانی شیعی، از محمد عبده روشنفکر مسلمان مصری گرفته تا جرج جرداق مسیحی لبنانی همه و همه را شیفته و مجذوب خود کرده است و همگی پس از سال ها گشت و گذار در این گلشن پر گل لب به اعتراف گشوده و خود را از شناخت حقیقت این کتاب و صاحب این کتاب ناتوان می بینند.[۱]

در زمره ی کسانی که به این بوستان قدم گذاشته اند می توان به اندیشمند توانای معاصر مرحوم علامه محمدتقی جعفری اشاره کرد که علاوه بر کتاب های پراکنده در این زمینه، به صورت ویژه کوله بار معارف این بوستان را در کتاب ترجمه و تفسیر نهج البلاغه برای دیگران نیز در معرض استفاده قرار داده است. در این نوشتار به معرفی این کتاب می پردازیم.

 

روشن است که معرفی کتابی در شرح و توضیح نهج البلاغه آن هم چنان که شرحی که یکی از مهم ترین ویژگی های آن، نگاه به نیازها و اندیشه های موجود در جهان معاصر است، می تواند زمینه ی آشنایی هرچه بیشتر اندیشمندان، طلاب و جوانان جویای حقیقت با کتاب نهج البلاغه گردد و از این راه به برخی از نیازهای بنیادین بشر امروزی پاسخ داده شود.

متاسفانه در معرفی این شرح آن چنان که شایسته بوده کار چندانی صورت نگرفته است و در این بین تنها می توان به چند کتاب و مقاله اشاره کرد:

* دیدار با علی (سیری در تفسیر نهج البلاغه ی علامه جعفری)، کریم فیضی.

* دو مقاله از خانم فتحیه فتاح زاده و لعیا مرادی که یکی پیرامون نحوه ی بررسی اندیشه های غربی در این کتاب و دیگری به نحوه ی بررسی جنبه های بلاغی نهج البلاغه در این کتاب پرداخته است.

* و برخی مقالات پراکنده (که در پی نوشت مقاله به آنها اشاره کرده ایم.)

مشخصات ظاهری کتاب

این کتاب توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی در ۲۷ جلد طی سال های مختلف در حین نگارش آن چاپ و منتشر شده است که در سال ۱۳۵۷ جلد اول این اثر منتشر و تا سال ۱۳۷۸ یعنی یکسال پس از فوت مولف جلد ۲۷ منتشر شده است.

این اثر در دفعات مختلف تجدید چاپ شده که علاوه بر دفتر نشر فرهنگ اسلامی جدیدا انتشارات آستان قدس رضوی، به نشر دوباره ی آن (زیر نظر دفتر تدوین و نشر آثار علامه جعفری) اقدام کرده است و بدون هیچ گونه ویرایش درون متنی تنها با چاپ هر سه جلد در یک مجلد آن را منتشر کرده که به نظر می رسد تصمیم مناسبی نبوده است چرا که نشر اثر در ۲۷ جلد امکان مطالعه را بیشتر می کرد.

نوع چینش مطالب در کتاب به این صورت است که پس از آوردن اصل خطبه، مولف به ترجمه ی آن پرداخته و پس از ترجمه، در بخشی مجزا تحت عنوان تفسیر عمومی خطبه به تبیین و توضیح بخش های مختلف خطبه به صورت جداجدا همت گمارده است. با توجه به اینکه کتاب در واقع شرح ترتیبی نهج البلاغه است سیر مطالب بر اساس ترتیب خطبه ها تدوین شده است اما گهگاهی شارح محترم به مناسبت موضوع خاصی که در خطبه مطرح شده بحثی تفصیلی و موضوعی پیرامون یک موضوع را ترتیب داده است.

کتاب فهرست تفصیلی نسبتا مناسبی دارد و در پایان نیز فهرست آیات، روایات، اعلام و مآخذ آورده شده است.

تاسف برانگیزترین ویژگی ظاهری این کتاب که بسیار از ارزش روش علمی اثر (در عین عظمت محتوایی آن) کاسته است، نبود روش ارجاع دهی مناسب در کتاب است. در کتاب اگرچه گاهی آدرس مطالب به شیوه ی سنتی در پاورقی ها ذکر شده است اما بسیار می شود که مولف تنها با ذکر نام کتاب و نام نویسنده در متن به گزارش یا نقل بخشی از کتابی می پردازد.

همچنین در بسیاری از موارد دیدگاهی را به شخصی نسبت داده و به هر دلیل منبع آن ذکر نمی شود. البته مورد اخیر شاید برای آشنایان با دیدگاه های فلاسفه غربی مشکلی ایجاد نکند ولی به هر حال روش مناسبی نیست و در ضمن برای نا آشنایان با این دیدگاه ها مساله ساز خواهد بود.

بر متولیان نشر آثار این اندشمند و همه ی محققین لازم است با صرف نیروی کافی کتاب را آنگونه که شایسته است به جامعه ی معاصر عرضه کنند.

آشنایی با مولف و آثار او

علامه محمد تقی جعفری در سال ۱۳۰۲ به جهان پای گذاشت و در سال ۱۳۷۷ دار فانی را وداع گفت. وی پس از ورود به حوزه ی علمیه، از اساتید ایران و نجف بهره های فراوانی برد. از اساتید ایشان سید ابوالقاسم خویی، سید محسن حکیم، شیخ کاظم شیرازی، سید عبدالهادی شیرازی، سید جمال الدین گلپایگانی، شیخ مرتضی طالقانی و… بودند که برخی در فقه و اصول و برخی در فلسفه ی اسلامی علامه را بهره مند ساختند.[۲]

«هم اندیشی با مرحوم محمدرضا مظفر، فیلسوف، فقیه و منطقی نواندیش در نجف و احمد امین ریاضی دان برجسته دانشگاه بغداد مؤلف کتاب «التکامل فی الاسلام» که سال های سال تداوم یافت، نشان از جامعیت خاصی بود که سبب شد وی در موضوعاتی چون «فقه و فیزیک »، «فلسفه و زیبایی شناسی»، «تاریخ و روان شناسی» و برخی دیگر از دانش های گونه گون، پلک دیدگان خود را به آفاق دانش های جدید و نوپایی که از مغرب زمین سرازیر شده بود، نبندد و در شناخت تمدن علمی غرب و اروپا و ادبیات دوران پس از رنسانس ـ با تمام جوانبی که داشت ـ گام هایی علمی بردارد.

«این موضوع را در آیینه نخستین اثر ارزشمندش، کتاب «ارتباط انسان ـ جهان» که در سن ۲۸ ـ ۳۰ سالگی به رشته تحریر درآمد، بهتر می توان نگریست. این کتاب که با گرایش فیزیک و فلسفه تألیف یافته، محصول پویندگی هایی بود که سال ها به طول انجامید و حضور مؤلف خویش را در مرزهای واقعی دانش های نوین تثبیت کرد.

وی تا واپسین روزهای عمر، مطالب و مسائل جدی دنیای جدید را مورد اهتمام قرار می داد. این اهتمام در درجه اول، شناخت واقعیات و سعی در فهم و درک درست آن ها و در درجه دوم، تحلیل و تشریح منتقدانه آن ها بود.»[۳]

 

برای شناخت علامه ی جعفری مجال گسترده ای لازم است که در این نوشتار مهیا نیست و خواننده محترم به کتاب های مرتبط مراجعه نماید.[۴] آنچه غرض نگارنده در این مجال بود اشاره ای به تخصص های حوزوی ایشان در حیطه ی فقه و اصول و فلسفه ی اسلامی و تمرکز جدی ایشان از ابتدای طلبگی بر آشنایی با فلسفه و دانش غربی بود.

لازم به ذکر است که یکی دیگر از ویژگی های مولف که در فهم نوع ورود ایشان در مباحث بسیار حائز اهمیت است نگاه جهانی ایشان به مقوله های دینی است که در سخنرانی های وی در کنفرانس های بین المللی و مصاحبه ها و مراسله های مکررش با اندیشمندان جهان به خوبی نمود پیدا کرده است و در کتاب تفسیر نهج البلاغه هم می توان آن را دید. برای آشنایی بیشتر با این بعد از زندگی ایشان به کتاب تکاپوگر اندیشه مراجعه گردد.

در زمینه ی تالیفات علامه باید به تنوع تالیفات وی اشاره کرد؛ به عنوان مثال به برخی از آثار ایشان که نشان از تنوع موضوعات آن ها است اشاره می شود:

بررسی افکار هیوم و راسل، حقوق جهانی بشر و کاوش های فقهی، اخلاق و مذهب، حکمت، اخلاق و عرفان در شعر نظامی گنجوی، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی (۱۵ جلد)، ایده آل زندگی و زندگی ایده آل، فلسفه و هدف زندگی، حرکت و تحول از دیدگاه قرآن (به انضمام انسان در افق قرآن)، موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، علم و دین در حیات معقول، امام حسین(ع) شهید فرهنگ پیشروِ انسانیت، طرحی برای انقلاب فرهنگی، فلسفه دین و ده ها اثر دیگر.

آنچه در اینجا لازم به ذکر است توضیح مختصری پیرامون سه کتاب علامه است که پیرامون نهج البلاغه به رشته ی تحریر در آمده است و پس از آن به بحث کتاب شرح نهج البلاغه می پردازیم.

الف- حکمت اصول سیاسی اسلام
این کتاب، ترجمه و تفسیر فرمان حضرت علی(ع) به مالک اشتر است که در حدود ۶۰۰ صفحه به رشته تحریر درآمده و اصول سیاسی اسلام را با نگاه و دیدگاهی جامع، معرفی کرده است. بازکاوی سیاست از دیدگاه اسلام و تحریر رئوس کشورداری عقلانی از منظر اسلام، با نظر به مدیریت انسانی، عمده ترین مباحث این کتاب را تشکیل می دهد. شمارش ویژگی های زمامدار اسلام و مقایسه پیش زمینه های تمدن اسلام برای زمامداری با دیگر تمدن ها، در حقیقت، نشان دهنده یک مطالعه تطبیقی جامع در سیاست شناسی ملل مختلف است.

ب- ترجمه کامل نهج البلاغه
این ترجمه یکی از بهترین ترجمه های نهج البلاغه به شمار می آید.

ج- فکروارۀ نهج‌البلاغه
این اثر که فهرست تفصیلی است، در اصل، پژوهشی است برای جمع بندی و طبقه بندی اندیشه های گوناگون و فراوان در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه. در این کتاب کوشش شده است تا ابعاد پراکنده و دور از همِ اندیشه ها و موضوعات بسیار گوناگونی که در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه جای گرفته اند، تن به حضور و بروز بدهند.[۵]

آشنایی با کتاب شرح نهج البلاغه و ویژگی های اصلی آن

اگرچه این کتاب قرار بود دوره ی کاملی از شرح نهج البلاغه باشد اما با رحلت مولف محترم در اثنای نگارش کتاب تنها تا خطبه ۱۶۶ شرح داده شد و مابقی خطب و نامه ها و حکم ناتمام باقی ماند.

جلد اول از ۲۷ جلد کتاب، مقدمه ای است در باب رسالت انسانی و معرفی شخصیت علی(ع) که در ادامه توضیحی پیرامون آن خواهد آمد.

در رابطه با انگیزه ی مولف برای نگارش این شرح به کلامی از خود ایشان که در مصاحبه با آقای عبدالله نصری اشاره کرده اند اکتفا می شود؛ وی در پاسخ به سوال مصاحبه گر مبنی بر اینکه چرا به ترجمه و شرح نهج البلاغه پرداختید می گوید:
«در امتداد مطالعات خود در دوران تحصیل در حوزه و پس از آن در مسیر کارهای علمی، پی بردم که نهج البلاغه به روابط چهارگانه ی انسان پرداخته است و با حالات و اشرافی که امیرالمومنین داشته، از موضوعات چهارگانه سخن گفته است. بنده همواره به این موضوع توجه می کردم و بر اثر اشتغالات علمی، کار روی نهج البلاغه به تاخیر می افتاد، تا اینکه روزی یکی از دوستان ما در حالت رؤیا، علامه ی امینی، صاحب الغدیر را می بیند.

علامه امینی در جائی نشسته بودند و از آن فرد سوال می کنند: آیا جعفری را می شناسی؟ آن فرد می گوید: آری. علامه امینی می گوید: نامه ای به شما می دهم، به ایشان بدهید. وی از علامه امینی سوال می کند: آیا اجازه دارم نامه را باز کنم و بخوانم؟ علامه امینی می گوید: اشکالی ندارد. دوست ما می گوید: نامه را بازکردم و همین که مشغول خواندن آن شدم دیدم نامه خیلی ملکوتی است؛ الفاظ شبیه الفاظ متداول ما بود ولی نورانیتی خاص در آن بود. دوست ما اظهار می دارد که با خواندن نامه در حال رؤیا منقلب شدم. سپس علامه امینی می گوید: به جعفری سلام برسانید و بگویید: ما که به این دنیا آمده ایم، دیگر نمی توانیم کاری بکنیم، ولی آقای جعفری که در دنیا هستند کار نهج البلاغه را شروع کنند و آن را به تاخیر نیندازند. ما این مطلب را جدی گرفتیم و مشغول شدیم.»

علامه جعفری در ادامه می گوید: «انگیزه ی اصلی من این بود که می دیدم در هر موردی که امیرالمومنین در مسائل مربوط به جهان بینی و انسان شناسی و امور اجتماعی وارد شده، جملات وی، جملات نهایی است. اگر پس از مطالعات وسیع در مکاتب مختلف، بخواهیم در زمینه ی مسائل مذکور به یک جمله ی نهایی برسیم تا تکلیف خود و بشریت را بدانیم، با در نظر گرفتن اینکه گوینده ی نهج البلاغه، شخصی در نهایت اخلاص است، باید به این کتاب رجوع کنیم». [۶]

با توجه به اینکه هر کسی نهج البلاغه را با رویکردی خاص بررسی می کند، به تصریح علامه ی جعفری رویکرد اصلی ایشان در شرح نهج البلاغه بررسی انسان و مسائل انسان است که درادامه به آن اشاره خواهد شد.

یکی از ویژگی های بارز این کتاب گستره ی وسیع منابع غربی مورد استفاده در آن است. با مراجعه ی مختصری به فهرست اعلام این کتاب می توان به این نکته رسید. نام ارسطو و افلاطون و آدلر و کانت و دکارت و تولستوی و راسل و کی یرکگارد و هگل در سراسر کتاب به چشم می خورد. این ویژگی از چند جهت اهمیت دارد:

اولا بررسی دیدگاه های فلاسفه ی غربی خصوصا معاصرین آن ها، در واقع توجه به ویژگی های زمانه ای است که در آن زندگی می کنیم. شکی نیست که جهان غرب در همه ی ابعاد خود متاثر از دیدگاه های فلسفی است که بر آن حاکم است. انسان امروز غربی، مهم ترین تفاوتش با انسان شرقی، تفاوت در نوع نگرش و فلسفه ی زندگی است. بنابراین کسی که می خواهد نهج البلاغه ی علی بن ابی طالب را به جهان امروز عرضه کند باید به گونه ای عرضه کند که مخاطب اوج معنای کلام مولا را در کنار انواع تفکرات و اندیشه های رقیب بشری بنگرد. چنانکه گذشت خود ایشان در انگیزه ی شرح نهج البلاغه به همین نکته اشاره کردند.[۷]

ثانیا علامه معتقد است که بینش های اساسی پیرامون حیات که در دین ارائه شده است و متفکران و فلاسفه در آن می اندیشند در سرتاسر حیطه ی حیات بشری از مشترکات بسیاری برخوردار است و از این روست که اندیشه پیرامون انسان مرز و جغرافیا نمی شناسد و تنها عامل اختلافات اساسی نفسانیات انسان هاست که مانع از ظهور حق و حقیقت می شود.

وی در مقدمه ی کتاب تکاپوی اندیشه ها می گوید: «آنچه در مدت سی سال برای اینجانب اثبات شد، این حقیقت است: اگر مسائل و هدف گیری های غیر علمی و سودجویانه و سلطه خواهانه، در واقع جویی و حقیقت گرائی ها دخالت نکند، تفاهم بشری در اصول عالی حیات مادی و معنوی به اندازه ای گسترده و عمیق است که می تواند از استمرار حق کشی ها و تضادهای نابودکننده جلوگیری کند.»[۸]

و به همین خاطر است که وی مقدمه ی شرح نهج البلاغه را به تفصیل پیرامون مساله ی انسان و رسالت انسانی او اختصاص داده است. اگر شرح نهج البلاغه با رسالت انسانی آغاز می شود و اگر سرتاسر این شرح با اندیشه هایی پیرامون انسان مزین شده است از این روست که علی را جز از این طریق نمی توان شناخت. «بدین جهت است که ما لازم و ضروری دیدیم که نخست انسانیت و رسالت آن را مطرح نماییم و به مقدار امکان در نشان دادن انسان و اصالت ها و ارزش های واقعی او بکوشیم، سپس علی و نهج البلاغه ی او را مورد توضیح و تفسیر قرار دهیم…»[۹]

برخی در تبیین این ویژگی اینگونه یادآور می شوند: «وی جزو متفکرانی بود که دیدگاه های خویش را پیوسته با عنصر زمان هماهنگ می کرد. او به تفکر «تطبیقی»، «روزآمد» و «زمان گرا» ایمانی راسخ داشت. بخش مهمی از جهت گیری های فکری و علمی اش در اصل به ایده ای با عنوان «فرهنگ مشترک بشری» برمی گشت. فرهنگ مشترک بشری که از تفکرات اساسی و اولیه استاد جعفری به شمار می رود، به این معناست:

فرهنگ های بشری، در ریشه های فوق ظاهری خویش با همدیگر اشتراک داشته، پیوندهای زوال ناپذیر دارند که عوامل محیطی و جغرافیایی نمی توانند بر آن ها دسترسی پیدا نموده و تأثیر انفعالی در آن بر جای بگذارند. »[۱۰]

مواجهه با فلسفه غرب

دکتر محمد فنائی اشکوری در مقاله ی خود با عنوان پیشگامان حوزه ی علمیه ی شیعه در مواجهه با فلسفه ی غرب از عالمانی یاد می کند که یکی از آن ها علامه ی جعفری است. وی تصریح می کند که ایشان در تمام دوره ی حیات فلسفی خود با فلسفه غرب مواجهه داشته و مرتبط بوده است. اشکوری این مواجهه را به چند شکل می داند:

۱- مطالعه ی گسترده و یادگیری

۲- نقد فلسفه ی غرب

۳- استشهاد به سخنان فلاسفه ی غرب برای تایید نظریات مورد قبولش

۴- مقایسه ی مسائلی از فلسفه ی غرب با دیدگاه اسلامی

۵- گرفتن موضوع و مساله ای از فلسفه ی غرب و کوشش برای تبیین دیدگاه اسلامی در آن زمینه

وی بیشترین استفاده ی علامه از فلسفه ی غرب را از نوع پنجم می داند.[۱۱]

یکی دیگر از ویژگی های شرح علامه توجه ایشان به جنبه های بلاغی کلام امیرالمومنین است. وی درباره ی بلاغت نهج البلاغه می گوید: «اگر بلاغت را چنین تفسیر کنیم که بلاغت، عبارت است از بیان رسا و زیبای واقعیات و حقائقی که وضع و حال و موقعیت اقتضا می کند، باید بگوییم بلاغت نهج البلاغه اگر اساسی ترین رکن نهج البلاغه نباشد، قطعا یکی از اساسی ترین ارکان عظمت این کتاب بزرگ است.» از دید ایشان بلاغت نهج البلاغه چیزی فراتر از توجه به ترکیبات ادبی و بلاغی است.[۱۲]

یکی دیگر از ویژگی های این شرح آنست که بسیار به آیات قرآن استشهاد شده است. به تعبیر برخی گویا علامه می خواهد بگوید: مبنای سخنان امیر المومنین، آیات قرآن است. به بیانی دیگر گویا ارتباط نهج البلاغه با قرآن این است که بیان حضرت علی، شرخ و تفسیر آیه ای از آیات قرآنی است. [۱۳]

از جمله ویژگی های دیگر این تفسیر توجه به کارهای موضوعی است. ایشان مطالبی را که در ارتباط با یک موضوع است، از جاهای مختلف نهج البلاغه جمع و یک باره بررسی کرده است. مثلا علل سقوط تمدن ها یا مباحث متنوعی در باب انسان شناسی، یا رساله ی شناخت یا حیات معقول و…[۱۴]

در پایان این بخش به برخی ویژگی های بارز این کتاب اشاره می شود:

فارسی بودن
تفصیل
جامعیت
جدید و پیشرو بودن
با انگیزه و هدفمند بودن
آرمان سالاری و محتوای دردمند
فرامرز و جهانی بودن
تخصصی و بی تناقض بودن
اثرگذاری و قدرت تنظیم بخش
نثر پویا و لطایف وجد آور[۱۵]
گزارشی محتوایی از کتاب و مقایسه ی آن با سایر شروح نهج البلاغه

در مقایسه ی شروح دیگر نهج البلاغه با شرح مرحوم علامه جعفری باید به تفاوت رویکرد شارحین توجه شود. شارحین نهج البلاغه برخی رویکرد تاریخی داشته اند؛ به طور مثال ابن ابی الحدید با رویکردی غالبا تاریخی به شرح پرداخته است. برخی دیگر سعی در تبیین موضوعات متنوع نهج البلاغه داشته اند؛ به طور مثال بهج الصباغه علامه شوشتری نمونه ای حائز اهمیت از چنین کاری است.

برخی نگاه های کلامی و فلسفی داشته اند؛ به طور مثال ابن میثم بحرانی اینگونه بود. برخی تنها به توضیح جنبه های ادبی کلام مولا پرداخته اند. در این بین علامه ی جعفری را می توان شارح نهج البلاغه با رویکرد انسان شناسانه دانست.

عبدالله نصری در مصاحبه ی خود با ایشان پس از اشاره به تفاوت رویکردها در برخورد با نهج البلاغه به ایشان می گوید: «به نظر من، آنچه بر این تفسیر حاکمیت دارد و در واقع، روح این تفسیر را نشان می دهد، این است که شما از زاویه ی انسان شناسی به نهج البلاغه نگریسته اید… آیا شما از ابتدا بنا داشته اید که نهج البلاغه را با این دیدگاه تفسیر کنید، یا همین طور که در شرح خطبه ها پیش می رفتید، مطالبی از نهج البلاغه شما را مجذوب خود ساخته است و شما به ضرورت موضوع، شیوه ای خاص را انتخاب نموده و درباره ی آن بحث و بررسی کرده اید؟»

علامه در پاسخ می گوید: «خوب تشخیص دادید. می توانم بگویم در کارهایی که تا کنون انجام داده و در ذخیره های محدودی که به دست آورده ام، مساله ی انسان مهم بوده است. بنده همواره با این مساله مواجه بودم که انسان را چگونه توصیف کنیم و بایدهای او را چگونه به دست آوریم؟ در نهج البلاغه مساله ی انسان خیلی اوج می گیرد…» [۱۶]

کریم فیضی یکی از شاخص های اصلی شرح علامه را همین محوریت انسان و انسانیت می داند و این کلام را از خود ایشان نقل می کند که:

«ممکن است برخی از مطالعه کنندگان محترم، از اصرار این جانب در طرح مباحث حیات انسانی تعجب کنند… باید عرض کنم: کتابی را که این جانب تفسیرش را در حدود توانایی ام به عهده گرفته ام یعنی نهج البلاغه، خود کتاب حیات انسانی است. در حقیقت، این نهج البلاغه است که حیات انسان را از جهات و دیدگاه های گوناگون مطرح نموده است. از طرف دیگر، با نظر به مجموع قلمرو شئون انسانی، حیات انسان، ام المسائل است.» [۱۷]

کریم فیضی خود در بخشی از کتابش به برخی از مهم ترین محورهای شرح علامه اشاره می کند و درباره ی هر یک از آن ها مختصر توضیحی می دهد که ذکر تفصیلی آن ها و بررسی آن ها مجالی دیگر می طلبد اما عناوین اصلی آن ها می تواند خواننده را با فضای کلی شرح علامه که انسان و مسائل مربوط به اوست آشنا کند:

– بحث هایی مفصل پیرامون حیات معقول

– انسان «آن چنان که هست» و انسان «آن چنان که باید»

– بحث هایی پیرامون ارتباطات چهارگانه ی انسان

– سوالات شش گانه ی انسان (من کیستم؟ از کجا آمده ام؟ به کجا آمده ام؟ با کیستم؟ به کجا می روم؟ برای چه آمده بودم؟)[۱۸]

جمع بندی و نتیجه گیری:

کتاب ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه محمد تقی جعفری جدای از برخی اشکالات ویراستی به خصوص در زمینه ی ارجاع نویسی، کتابی درخور توجه برای مخاطبین معاصر معارف علوی است. مولف در این کتاب با توجه به سابقه ی مطالعاتی و تحقیقاتی خود به خوبی توانسته است دیدگاه های اسلامی و علوی را در زمینه ی موضوعات مطرح در فلسفه ی غرب که به شدت نیاز نسل معاصر است بحث و بررسی کند و به صورت تطبیقی و انتقادی این موضوعات را تحلیل نموده و دیدگاه امام علی بن ابی طالب در نهج البلاغه درباره ی آن موضوع را نشان دهد.

به عنوان نتیجه گیری پیشنهادهایی را که به نظر مفید و گاه ضروری است در ارتباط با این کتاب و موضوع آن ارائه می کنیم:

۱- با توجه به اینکه این کتاب جزء اولین مواجهه ها با فلسفه غرب است و با توجه به جایگاه علمی و معنوی علامه جعفری و با توجه به محوریت نهج البلاغه و از طرفی بررسی آیات مرتبط با هر بحث، به نظر می رسد اگر ویراستی شایسته نسبت به کتاب و خصوص ارجاع دهی نسبت به متون غربی انجام گیرد، بهره مندی از این کتاب برای مطالعات تطبیقی بسیار مثمر ثمر خواهد بود.

۲- با توجه به گستردگی مطالب و حجم کتاب، خلاصه سازی از کتاب که در مصاحبه با خود ایشان نیز مورد تاکید مولف بوده است، در بهره مند سازی از این کتاب نقش بسزائی دارد.

۳- کارهای موضوعی روی کتاب، اگرچه اندکی انجام شده است اما موضوعات متنوع و مورد نیاز زیادی هست که با رویکرد تطبیقی در این کتاب قابل بررسی است و زمینه را برای بررسی های دیگری فراهم خواهد کرد. در واقع به عنوان مقدمه ای برای برخی بررسی ها می تواند مفید واقع شود.

۴- ترویج نهج البلاغه به خصوص با رویکرد خاصی که علامه در پیش گرفته است و نیاز امروز جامعه است می تواند تغذیه ی خوبی برای افکار جوانان تشنه ی معرفت باشد که این نکته نیز در مصاحبه ی با مولف توسط آقای نصری مورد اشاره قرار گرفته است. روشن است که چنین کاری نیازمند آن است که عده ای از اصحاب اندیشه و قلم که با نسل جوان و نوجوان آشنایند به بازنویسی یا بازتألیف برخی از قسمت های مناسب این کتاب برای این گروه مخاطب بپردازند. اگرچه علامه سعی کرده در این کتاب از اصطلاحات فلسفی زیاد استفاده نکند اما با این حال به نظر می رسد قلم مولف محترم مناسب ارائه به عامه ی مردم و خصوص نسل جوان نیست.

۵- آشنا شدن طلاب با نهج البلاغه خصوصا با رویکرد مذکور می تواند زمینه ای باشد برای نحوه ی برخورد و مواجهه ی عالمانه با مقوله ی نسبت سنت و تراث با مدرنیته و علم نوین. علامه ی جعفری نمونه ی بارز شخصیتی است که نه به علم جدید به سان پدیده ای مذموم پشت کرده و اعراض کرده باشد و نه از آن هراسی داشته و نه نسبت به آن شیفته و خودباخته شده بود. از طرفی ارتباط این عالم فرهیخته با دانشمندان معاصر جهان می تواند الگویی مناسب برای تعامل طلاب با جهان علم باشد و حوزه ها را از حالت رکود خود خارج کند.

۶- چنانکه گذشت علامه در این کتاب به برخی جنبه های بلاغی نیز اشاره کرده است. استفاده از این شرح یا سایر شروح یا خود کتاب نهج البلاغه یا مقالاتی که در متن نیز معرفی شد به عنوان تمرین هایی برای آموزندگان ادبیات عرب، می تواند زمینه ای برای کاربردی شدن و بهره برداری از آموزش های عربی در حوزه های علمیه شود تا طلاب از همان ابتدا هم با نوای علی آشنا شوند و هم علم خود را به کار برند.

البته نهج البلاغه سطح بالاتری نسبت به سایر احادیث دارد و لازمه ی چنین طرحی بررسی همه ی جوانب آموزشی و سطح بندی متون است اما به هر حال نهج البلاغه می تواند نبود متن خوانی در حوزه را در سطوح خاصی مرتفع کند.

و من الله التوفیق

پی نوشت

[۱] به عنوان نمونه ای از این اعترافات نگاه کنید به پیشگفتار کتاب امام علی، صدای عدالت انسانی.

[۲] سایت علامه جعفری: www.Ostad-Jafari.com

[۳] همان

[۴] به طور مثال:

پژوهشی در زندگانی، آثار و اندیشه سه علامه تبریزی: علامه طباطبایی، علامه امینی، علامه جعفری از عباس داداش زاده،

خاطرات و خطرات در زندگی علمی و فرهنگی علامه جعفری از عبدالله نصری،

ع‍لام‍ه‌ م‍ح‍م‍دت‍ق‍ی‌ ج‍ع‍ف‍ری‌: زن‍دگ‍ی‌، ت‍ف‍ک‍رات‌ و آراء موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری؛ واحد تحقیق و پژوهش.

[۵] سایت علامه جعفری

[۶] گفتگو ، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ص۱

[۷] همان

[۸] تکاپوی اندیشه ها، مقدمه، ص ۱ و ۲

[۹] ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۱، ص۳

[۱۰] سایت علامه جعفری: www.Ostad-Jafari.com

[۱۱] پیشگامان حوزه ی علمیه ی شیعه در مواجهه با فلسفه ی غرب، ص ۱۷۳

[۱۲] بلاغت نهج البلاغه در شرح علامه جعفری، ص۱۱۳

[۱۳] گفتگو، نهج البلاغه، ص ۳

[۱۴] همان، ص ۴

[۱۵] دیدار با علی، ص ۴۸-۶۵

[۱۶] گفتگو، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ص ۲ و۳

[۱۷] دیدار با علی، ص۱۵۵

[۱۸] دیدار با علی، ص ۲۳۶-۳۱۸

منابع

۱- فتاحی زاده، فتحیه، مرادی، لعیا، آرای اندیشمندان غربی در تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری و روش شناسی علامه جعفری در برخورد با آن، پژوهش های نهج البلاغه، تابستان ۱۳۹۲، شماره ۳۷

۲- جرداق، جرج، امام علی صدای عدالت انسانی، ترجمه سید هادی خسروشاهی، چاپ دوم، قم، نشر خرم، ۱۳۷۵

۳- فتاحی زاده، فتحیه، مرادی، لعیا، بلاغت نهج البلاغه در شرح علامه جعفری، حدیث اندیشه، بهار و تابستان ۱۳۸۸، شماره ۷

۴- فنائی اشکوری، محمد، پیشگامان حوزه علمیه شیعه در مواجهه با فلسفه غرب، علوم سیاسی – دانشگاه باقر العلوم (ع)، زمستان ۱۳۸۷، شماره ۴۴

۵- جعفری، محمدتقی، تکاپوی اندیشه، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، ۱۳۸۹

۶- جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، چاپ دوم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی (به نشر)، ۱۳۹۲

۷- فیضی، کریم، دیدار با علی (سیری در تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری)، چاپ اول، تهران، انتشارات یاران علوی، ۱۳۸۲

۸- جعفری، محمد تقی، گفتگو، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، بی تا


موضوعات مرتبط: علوم قرآن و حدیث ، وبلاگ علوم قرآن و حدیث
برچسب‌ها: احمدرضا قضاوی , دکتر احمدرضا قضاوی , علوم قرآن و حدیث , اصفهان , نهج البلاغه دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 302 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 17:50

خبرنامه