محیالدین محمّد بن علی بن محمّد بن عربی طائی حاتمی (۲۶ ژوئیه ۱۱۶۵–۱۶ نوامبر ۱۲۴۰ میلادی) معروف به محییالدین ابن عربی، شیخ اکبر، سلطانالعارفین و کبریت احمر پژوهشگر، فیلسوف، عارف و شاعر مسلمان سنی عرب اهل اندلس است.[۳]
زندگی
محییالدین در سال ۵۶۰ ه.ق. در شهر مرسیه در جنوب شرقی اندلس به دنیا آمد. پدرش علی بن محمد از عالمان فقه و حدیث و تصوف بود و جدش نیز یکی از قضات اندلسی بود.
او قرآن، حدیث، فقه، لغت، ادبیات و تصوف را نزد عالمان عصر آموخت و با ابن رشد فیلسوف اندلسی دیدار کرد. عالیترین دانشنامه ابن عربی، کتب «فتوحات مکیه» و «فصوصالحکم» است.[۳]
ابن عربی در ۲۲ ربیعالثانی ۶۳۸ هجری قمری مطابق با ۱۰ نوامبر ۱۲۴۰ میلادی در دمشق در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
عقاید
ورود رسمی ابن عربی به تصوف در سنّ ۲۱ سالگی یعنی در سال ۵۸۰ (ه. ق) رویداد، ولی او بهزودی و در زمانی اندک بلندآوازه گردید، و مشایخ زمانش به دیدار او شتاب نمودند. محییالدّین آثاری گرانسنگ و پرارزش در شاخههای مختلف حکمت و علم پدیدآورد، تصوف را به نوعی به فلسفه تبدیل کرد، و در نوشتههایش عقاید و باورهای بسیاری از مکاتب را تبیین و تفسیر نمود (ص-ص ۵۱–۵۵ مفاتیحالاعجاز فی شرح گلشن راز) اما نباید از این نکته غفلت شود که ابن عربی را نمیتوان یکی از صوفیان شمرد. او در مواردی برخی دیدگاههای صوفیه را تأیید میکند و در موارد متعددی بر دیدگاههای آنها انتقاد دارد. (رجوع کنید به ترجمه فصوص الحکم، علی شالچیان ناظر، چاپ اول، نشر الهام، ص ۱۹۲)
مهمترین کتاب وی «فصوصالحکم» است. این کتاب بر مبنای خواب مبشرین است. او میگوید من در دمشق بودم.
علیرغم آنکه فقها تضادهای (صوری یا واقعی) میان عقاید بیان شده در کتب وی با فقه شیعه یا سنی ارائه کردهاند، سید علی قاضی وی را شیعه دانسته و گفتهاست: محییالدّین از کاملین است، و در «فتوحات» او شواهد و ادلّهای فراوان است که او شیعه بودهاست؛ و مطالبی که مناقض با اصول مسلّمهٔ اهل سنّت است بسیار است کسی در معارف عرفانی بالاتر از او نیامده و نخواهد آمد.
البته این که او را شیعه بدانیم هم کاری بس دشوار است زیرا او معتقد است خلفای سهگانه از اولیاءالله و از کملین آنها بودهاند. او برای آنها مقاماتی را قایل میشود که حتی اهل سنت هم به آن معتقد نیستند!
محییالدین کتاب «فتوحات» را در مکه نوشت، و سپس تمام اوراق آن را بر روی سقف کعبه پهن کرد و گذاشت یک سال بماند تا به واسطه باریدن باران، اگر مطالب باطلی در آن است شسته شود و محو گردد، و حق از باطل مشخص شود. پس از یک سال باریدن بارانهای پیاپی و متناوب، وقتی که اوراق گسترده را جمع نمود مشاهده کرد که حتی یک کلمه هم از آن شسته نشد.[۴]
ابن عربی، کتاب «ترجمان الاشواق» را در ستایش از زیبایی نظام، دختر شیخ خود در مکه یعنی مکینالدین اصفهانی به نگارش درآورد و به اثبات این نکته پرداخت که عشق نسبت به زن، با عشق نسبت به مطلق، در یک نقطه به هم میرسند.[۳]
به گفته محسن جهانگیری نویسنده کتاب «ابن عربی عالم بزرگ اسلامی» عرفان اسلامی پیش از وی بیشتر عرفان عملی و نوعی زهد و بی اعتنایی به زندگانی دنیایی بود، اما عرفان ابن عربی عرفان نظری و عرفان حب و به اصطلاح عشق است. او به راستی بنیانگذار عرفان نظری در اسلام است و اصل الاصول عرفانش عشق و وحدت وجود است. یعنی که مدارهستی بخش و حقیقت هستی حق تعالی است و جز او حقیقتی و وجودی نیست «لیس فی الدار غیره دیار».
البته رگههایی از وحدت وجود در آثار عارفان پیش از وی همچون ابوسعید ابوالخیر و حلاج و دیگران دیده میشود ولی آنها اکثراً وحدت شهودی بودند نه وحدت وجودی. عارف وحدت شهودی در نهایت مسیرش به جایی میرسد، که جز خدا چیزی نمیبیند. «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند» ولی نهایت نظر و سپهر عارف وحدت وجودی این است که جز خدا اصلاً وجودی و موجودی نیست. «لا موجود الا الله».[۵][۶]
در نگاه دیگران
ملاصدرا:
منشأ دیگر تحول دینی در جهان اسلام به حتم عارف کبیر ابن عربی است، که واضع عرفان نظری در جهان اسلام است که به عقیده حقیر [ملاصدرا] اگر باعث رنجش اهل فلسفه نشود مقامی عظیم تر از بوعلی و فارابی دارد.
سید علی قاضی:
از میان عرفاً و واصلان کوی حقیقت، محیی الدین بن عربی در معرفت نفس و شهود باطنی فردی بی نظیر بود. بعد از مقام عصمت و امامت در میان رعیت احدی در معارف عرفانی و حقایق نفسانی در حد محیی الدین عربی نیست و کسی به او نمیرسد.[۷]
علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان:
در اسلام هیچکس نتوانسته است یک سطر مانند محیی الدین [ابن عربی] بیاورد.[۸] ابن عربی بسیار به تشیع نزدیک بود.[۹]
حسنزاده آملی:
فصوص و فتوحات [کتب ابن عربی] را باید از کرامات خاص به او [ابن عربی] دانست: ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء (این نعمت خداست که به هر که خواهد ارزانیش میدارد).[۱۰]
جوادی آملی:
محیی الدین [ابن عربی] در بین معاریف اهل عرفان بی همتا و در عمودین زمان خویش (از گذشته تا کنون) بی نظیر میباشد. بسیاری از مبانی حکمت متعالیه وامدار عرفانی است که ابن عربی پایهگذار نامدار آن میباشد.[۱۱] بررسی مسایل اسلامی در مکتب ابن عربی نشان میدهد که هیچکدام آنها بر مبنای اهل تسنن مطرح نشده، بلکه بر مبنای دقیق امامیه[شیعه] پایهگذاری شده است.[۱۲]
مرتضی مطهری:
مظهر و نماینده کامل عرفان اسلامی، که عرفان را به صورت یک علم مضبوط درآورد و پس از او هر کس آمده تحت تأثیر شدید او بوده است، محیی الدین ابن عربی است.[۱۳]
آثار ابن عربی
مقالهٔ اصلی: آثار ابن عربی
ابن عربی را نویسندهای پرکار ذکر کردهاند که آثار زیادی را از خود برجای نهادهاست. مهمترین آنها بدین قرارند:
فتوحات مکیه
فصوصالحکم
دیوان ابن عربی
ترجمانالاشواق و شرح آن
ترجمه فصوص الحکم[ویرایش]
محمد خواجوی، نشر مولی[۱۴][۱۵][۱۶]
محمد علی موحّد و صمد موحّد، (فقط ترجمه ۱۰ فص از ۲۷ فص) نشر کارنامه[۱۷]
علی شالچیان ناظر، ترجمه تحقیقی فصوص الحکم، انتشارات الهام.
منابع
مفاتیحالاعجاز فی شرح گلشن راز، تألیف شمسالدّین محمّد لاهیجی (۹۱۲ هجری قمری)، با مقدّمه، تصحیح و تعلیقات محمّدرضا برزگر خالقی، و عفّت کرباسی، انتشارات روزبه، تهران، بهار ۱۳۷۸
Nasr, Seyyed Hossein, and Leaman, Oliver (eds), History of Islamic Philosophy, Ansarian Publications - Qum, Iran, 1993. ISBN 964-438-307-9
موضوعات مرتبط: علوم قرآن و حدیث
برچسبها: علوم قرآن و حدیث , محی الدین عربی , ابن عربی , فتوحات مکیه , فصوص الحکم دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi...
ما را در سایت دکتر مصطفوی | Dr. Mostafavi دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : drmostafavia بازدید : 339 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 18:34