بررسی شبهه اپیکور و هیومپرسش: اگر خداوند قادر مطلق و خیرخواه مطلق است؛ چرا بدیها و شرور در عالم رخ میدهند؟۱ - متن کامل پرسشدیوید هیوم در گفتوگوها در باب دین طبیعی از اپیکور نقل میکند که در یک سری پرسشها عنوان میکند:«آیا خداوند مایل به جلوگیری از بدی هست، اما نمیتواند؟ پس او قادر مطلق نیست. آیا او قادر است، اما مایل نیست؟ پس او بدخواه است. آیا او هم قادر و هم مایل است؟ پس او مبدأ شر است. آیا او نه قادر است و نه مایل است؟ پس چرا او را خدا بنامیم؟».۲ - پاسخ۲.۱ - متن صحیح پرسش اپیکورپرسش اپیکور به درستی نقل نشده است؛ عبارت دقیق این پرسش اینگونه است: «آیا او میخواهد جلوی شری را بگیرد، ولی نمیتواند؟ پس او ناتوان است. آیا او قادر به جلوگیری از شر است؛ ولی نمیخواهد؟ پس او بدخواه است. آیا او هم توانا است و هم میخواهد؟ پس شر از کجا آمده است؟»۲.۲ - پاسخ هیومهیوم پس از نقل این پرسش از اپیکور، آنرا تحلیل میکند و جواب میدهد؛ بدینصورت که صرفاً در صورتی میتوان صفات علم، قدرت، خیرخواهی و رحمت الهی را نامتناهی دانست که اثبات شود هیچ شری در عالم وجود ندارد، یا این صفات الهی موضوعاتی است که فراتر از ظرفیت انسان است و معیار عام صواب و خطا در مورد آنها کاربرد ندارد.[۱]۲.۳ - پاسخ به اپیکوراگرچه هیوم در این تحلیل با سخن اپیکور چندان موافق نیست، او نیز در تحلیل سخن و نتیجهگیری خود نگاه عمیقی ندارد. باید توجه کرد که از طرفی انسان در بررسی مفاهیم صفات الهی از توان و ظرفیت لازم برخوردار است و اساساً به توصیف و تحلیل مصداق صفات (ذات باری تعالی) نمیپردازد که از طاقت او خارج باشد. از طرف دیگر میتوان با تحلیل دقیق و فلسفی مفهوم شر، آنرا به لحاظ هستی شناختی امری عدمی دانسته، جهان هستی , ...ادامه مطلب
باشه قرار من با تو فی یوم الاربعین - حمید علیمیدلتنگم برا لباس نوکریتمیمیرم برای ماتمت حسیناز روضه یه وقت منو جدا نکندلتنگم برا محرمت حسینهرکی سینه میزنه تو روضه هاتهرکی گریه میکنه برای تومطمئنم آخرش این اربعینپا میزاره توی کربلای توتو دسته ی عزا زنجیر میزنم و نذر تو می کنم ارباب این جون و تنموبا اسم تو حسین آروم میشه دلمعشق تو قاطیه ارباب توی آب و گلمبا این دل زارم حسین حسین حسینخیلی دوست دارم حسین حسین حسینتو این روزگار بی کسی حسینمنو واسه ی خودت سوا کنومحشر سخته از صراط گذر کنمآقا جون برا منم دعا کنوواسه دیدن تو بیقرارمو شب روضه هات دلم تو کربلاسدرد و غصه هامو میبرم ز یادخوشبخته هر کسی با تو آشناستگریه برای تو پر برکته برامدنیا بدونه این روضه بی قیمته برامهرچی میگم حسین؛ باز تنگ میشه دلبی روضه ها ارباب، ولله باطلمبا این دل زارم حسین حسین حسینخیلی دوست دارم حسین حسین حسینقربون سیاهی عزای توقربون تموم نوکرات حسیناربعین یه وقت منو یادت نرهباشم کاش میون زائرات حسیناین بارم بیا منو صدا بزنمنت رو سر گدا بذار، حسیناربعین دوباره مثل سال قبلکربلا واسم بذار کنار حسینای کشتی نجات عالم همه فداتبا اذن تو میام، امسال آقا پایین پاتکارم شده همین اشک منو ببینباشه قرار من با تو فی یوم الاربعینبا این دل زارم، حسین حسین حسینخیلی دوست دارم حسین حسین حسینDOWNLOAD بخوانید, ...ادامه مطلب
یومکیپور יוֹם כִּפּוּרیومکیپور (به عبری: יוֹם כִּפּוּר) که معنی واژه به واژه آن از زبان عبری روز بخشایش گناهان است و به نام روز آمرزش نیز شناخته میشود؛ مهمترین جشن مذهبی یهودیان و مقدسترین روز در گاهشماری عبری است.[۱], ...ادامه مطلب
حدیث, یوم الدار, ( بدءالدعوة, و یوْمُ, الْاِنذار,) یکی از احادیثی است که شیعیان برای اثبات ولایت بلافصل علی بعد از محمد به آن استناد میکنند. این روایت در منابع معتبر شیعه[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷] و سنی[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳] ذکر شدهاست., ...ادامه مطلب
اندرو نیومن (به انگلیسی: Andrew J. Newman) محقق، مورخ و نویسنده بریتانیایی تاریخ اسلام و ایران و استاد مطالعات اسلامی و خاورمیانه در دانشگاه ادینبرو اسکاتلند است.وی دانش آموخته وی دکتری مطالعات اسلامی از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس است. نیومن به پژوهش و تدریس در حوزه هایی مانند تاریخ شیعه دوازده امامی، تاریخ فقه اسلامی، مطالعات حدیث، تاریخ ایران، تاریخ و , ...ادامه مطلب
از ظاهر سياق برمى آيد كه ضمير جمع (هم ) به (ناس ) برگردد، و مؤيد اين احتمال اين است كه ضمير در (جمعناهم ) نيز به طور قطع به (ناس ) برمى گردد، و چون همه ضميرها يكى است پس آن نيز بايد به ناس برگردد. در جمله (بعضهم يومئذ يموج فى بعض ) استعارهاى به كار رفته، و مراد اين است كه: در آن روز از شدت ترس و اضطراب آنچنان آشفته مى شوند كه دريا در هنگام طوفان آشفته ميشود، و مانند آب دريا به روى هم مى ريزند و يكديگر را از خود مى رانند، در نتيجه نظم و آرامش جاى خود را به هرج و مرج مى دهد، و پروردگارشان از ايشان اعراض نموده رحمتش شامل حالشان نمى شود و ديگر به اصلاح وضعشان عنايتى نمى كند. پس اين آيه به منزله تفصيل همان اجمالى است كه ذو القرنين در كلام خود اشاره كرده و گفته بود: (فاذا جاء وعد ربى جعله دكاء) و نظير تفصيلى است كه در جاى ديگر آمده كه: (حتى اذا فتحت ياجوج و ماجوج و هم من كل حدب ينسلون و اقترب الوعد الحق فاذا هى شاخصة ابصار الذين كفروا يا ويلنا قد كنا فى غفلة من هذا بل كنا ظالمين ) و بهر تقدير اين جمله از ملاحم يعنى پيشگوييهاى قرآن است. از آنچه گفتيم به خوبى روشن گرديد كه (ترك ) در جمله و (تركنا) به همان معناى متبادر از كلمه است، كه مقابل گرفتن و اخذ است، و هيچ جهتى ندارد كه مانند بعضى بگوييم: ترك به معناى جعل و از لغات اضداد است. و اين آيه از كلام خداى عز و جل است، نه تتمه كلام ذوالقرنين, ...ادامه مطلب