حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام: مَن كَثُرَ نِزاعُهُ بالجَهلِ دامَ عَماهُ عَنِ الحَقِّ، و مَن زاغَ ساءَت عِندَهُ الحَسَنَةُ، و حَسُنَت عِندَهُ السَّيِّئَةُ، و سَكِرَ سُكرَ الضَّلالَةِ.هر كه از روى نادانى، بسيار بستيزد، نديدن حق در او دوام يابد و هر كس [از حق] منحرف شود، خوبى در نظرش بد و بدى در نظرش خوب آيد و از گمراهى، مست شود.حکمت 31، نهج البلاغه بخوانید, ...ادامه مطلب
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِیو این فراز، تمام رسالتی بود که فاطمه سلاماللهعلیها را به دفاع از علی علیهالسلام واداشت.که زندگی در دنیای بی امام ، زندگی در وادی جهل و بیابانِ بیراهنماست! توحید، رمز پنج حرفیِ "رهایی و قدرت و آزادیِ انسان " زیر ردای امامت است که زنده میماند ...توحید: علّت حیات است!آب حیات است! که حیات جاودانه به بشر میبخشد!فاطمه سلاماللهعلیها، شهیدهی "توحید" است در راه فرزندانی که میترسید در دنیای بیامام راه آغوش خدا را، مسیر توحید را ... گم کنند! بخوانید, ...ادامه مطلب
الإمامُ الحسينُ عليه السلام: دَخَلتُ على رسول اللّه ِ صلى الله عليه و آله و عِندَهُ اُبَيُّ بنُ كَعبٍ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: مَرحَبا بكَ يا أبا عبدِ اللّه ِيا زَينَ السَّماواتِ و الأرضِ، فقالَ لَهُ اُبَيٌّ: و كيفَ يكونُ يا رسولَ اللّه ِ زَينَ السّماواتِ و الأرضِ أحَدٌ غَيرُكَ؟! فقالَ لَهُ: يا اُبيُّ، و الّذي بَعَثَني بالحَقِّ نَبيّا إنّ الحُسينَ بنَ عليٍّ في السَّماءِ أكبَرُ مِنهُ في الأرضِ؛ فإنَّهُ مَكتوبٌ عَن يَمينِ العَرشِ: مِصباح هادٍ و سَفينَةُ نَجاةٍ.امام حسين عليه السلام: بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شدم اُبىّ بن كعب هم آنجا بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خوش آمدى اى ابا عبد اللّه! اى زيور آسمان ها و زمين. اُبىّ به ايشان عرض كرد: اى رسول خدا! چگونه ممكن است كسى جز شما زيور آسمان ها و زمين باشد؟ پيامبر به او فرمود: اُبىّ، سوگند به آنكه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت، حسين بن على در آسمان بزرگتر و با عظمت تر از زمين است؛ زيرا در سمت راست عرش نوشته شده است: او چراغ هدايت و كشتى نجات است. [كمال الدين: 265/11] بخوانید, ...ادامه مطلب
اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ معنی صدّوا با توجه به تفسیر نمونه و نقد آن نظ, ...ادامه مطلب
جمله اولى يعنى : (عفا الله عنك ) دعا به جان پيغمبر است، نظير نفرين به كشته شدن كه در چند جاى قرآن آمده، مانند: (قتل الانسان ما اكفره ) و (فقتل كيف قدر) و (قاتلهم الله انى يوفكون ). جمله مذكور متعلق است به جمله (لم اذنت لهم ) و مقصود از اذن، اذن در تخلف و تقاعد از جنگ است، و با در نظر داشتن اينكه استفهام در آن براى انكار و يا توبيخ است، معناى آن چنين مى شود: جا داشت به هيچ وجه اذن نمى دادى به اينكه تخلف ورزيده و از جنگ تقاعد كنند. و با اين معنائى كه ما كرديم تعلق و ارتباط غايتى كه در جمله (حتى يتبين لك الذين صدقوا) است با جمله (لم اذنت لهم ) به خوبى روشن مى شود، و معلوم مى گردد كه اين تعلق و ارتباط ميان آن غايت و معنائى است كه از آن استفهام شده، نه ميان غايت و خود استفهام، چون اگر اينطور باشد خلاف مقصود را مى رساند (به عبارت ساده تر نمى خواهد بفرمايد: چرا اذن دادى به اين منظور كه دروغگوئيشان برايت ثابت شود، بلكه مى خواهد بفرمايد: چرا اذن دادى اگر نمى دادى - برايت روشن مى شد كه دروغگويند) و سياق آيه براى بيان اين است كه دروغگوئى آنان روشن است و با كوچكترين امتحان فاش مى شود، مثلا، اگر اجازه نمى دادى دروغ و رسوائيشان كشف مى شد. بيان اينكه عتاب در آيه : (عفا الله عنك لم اذنت لهم ) عتاب جدى نيست بلكه مفيد غرض ديگرى است اين آيه بطورى كه ملاحظه مى كنيد و قبلا هم اشاره كرديم در اين مقام اس, ...ادامه مطلب
(آیه 30)- توطئه دیگر همسر عزیز مصر: هر چند مسأله اظهار عشق همسر عزیز، با آن داستانی که گذشت یک مسأله خصوصی بود که «عزیز» هم تأکید بر کتمانش داشت، اما از آنجا که این گونه رازها نهفته نمیماند، مخصوصا در قصر شاهان و صاحبان زر و زور، که دیوارهای آنها گوشهای شنوایی دارد، سر انجام این راز از درون قصر به بیرون افتاد، و چنانکه قرآن میگوید: «گروهی از زنان شهر، این سخن را در میان خود گفتگو میکردند و نشر میدادند که همسر عزیز با غلامش سر و سرّی پیدا کرده و او را به سوی خود دعوت میکند» (وَ قالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدِینَةِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ). «و آنچنان عشق غلام بر او چیره شده که اعماق قلبش را تسخیر کرده است» ج2، ص417 (قَدْ شَغَفَها حُبًّا). و سپس او را با این جمله مورد سرزنش قرار دادند «ما او را در گمراهی آشکار میبینیم»! (إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِینٍ). آنها که این سخن را میگفتند دستهای از زنان اشرافی مصر بودند که در هوسرانی چیزی از همسر عزیز کم نداشتند، چون دستشان به یوسف نرسیده بود به اصطلاح جانماز آب میکشیدند و همسر عزیز را به خاطر این عشق در گمراهی آشکار میدیدند! موضوعات مرتبط: علوم قرآن و حدیث ، وبلاگ علوم قرآن و حدیث ، تفسیر برچسبها: وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَز , تفسیر , تفسیر قرآن , تفسیر المیزان , وبلاگ علوم قرآن و حدی,وَقَالَ,نِسْوَةٌ,الْمَدِينَةِ,امْرَأَتُ,الْعَزِيزِ,تُرَاوِدُ,فَتَاهَا,نَّفْسِهِ ...ادامه مطلب
در باره «هلالهای ماه» از تو سؤال میکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام میپوشیدند، از درِ خانه وارد نمیشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد میشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! ترجمه های انگلیسی(English translations)Sahih inteationalyusufaliThey ask you, [O Muhammad], about the new moons. Say, "They are measurements of time for the people and for Hajj." And it is not righteousness to enter houses from the back, but righteousness is [in] one who fears Allah. And enter houses from their doors. And fear Allah that you may succeed. معانی کلمات آیه «الأَهِلَّةِ»: جمع هلال، ماه نو. ماه کمانی شکل. «مَوَاقِیتُ»: جمع میقات، زمانسنج. واژه (میقات) اسم آلت و از ماده (وقت) است. یعنی آنچه بدان وقت شناخته میشود. «ظُهُورِ»: جمع ظَهْر، پشتبامها. «إتَّقَی»: تقوا پیشه کرد. پرهیزگاری کرد. «أَبْوَابِ»: جمع باب، درها. نزول محل نزول: این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱] شأن نزول:[۲] معاذ بن جبل به رسول خدا صلى الله عليه ,يَسْأَلُونَكَ,الْأَهِلَّةِ,مَوَاقِيتُ,لِلنَّاسِ,وَالْحَجِّ ...ادامه مطلب